گفت و گوی سایت برنامه نود با اولی اشتلیکه سرمربی تیم ملی کره جنوبی/ما قهرمان فوتبال بازی کردن هستیم!/ باید هر دو سال یکبار جام ملتهای آسیا برگزار شود

وب سایت برنامه نود-قراری که با سرمربی تیم ملی کره جنوبی گذاشتیم شب قبل از فینال بود. او می خواست پس از قهرمانی مصاحبه کند و البته به ما اطمینان داد که با سیستمی که کره جنوبی بازی می کند، این تیم قهرمان می شود اما پس از پایان بازی اتفاقات دیگری افتاد. در هر حال اولی اشتلیکه با اینکه دیر وقت هم بود اما به قولش وفادار ماند و با ناراحتی با سایت نود گفت وگو کرد. او به هیچ وجه زیر بار نمی رفت که تیمش نایب قهرمان نیست و حسابی از تیم ملی کره جنوبی تعریف و تمجید کرد.سرمربی آلمانی تیم ملی کره جنوبی که سابقه سرمربیگری تیم ملی سوئیس را هم در کارنامه دارد یکی از بازیکنان تیم ملی آلمان در دهه ۷۰ میلادی بوده است. او البته انگلیسی را با لهجه آلمانی حرف می زد منتها سگرمه هایش همیشه درهم است.

آقای اشتلیکه، لحظات تراژیکی برای تیم شما رقم خورد و البته برای استرالیایی ها این لحظات دراماتیک شد.آنها جام را در استرالیا نگه داشتند…

این واقعیت فوتبال است که جام را به تیمی نمی دهند که زیبا بازی می کند. من در کنفرانس هم گفتم شما از هر کس بپرسید کدام تیم بهترین فوتبال را ارائه کرد همه بی شک نام کره جنوبی را بر زبان می آورند.

طرفداران تیم ملی کره جنوبی از تیم ملی کره جنوبی راضی هستند؟

من فکر می کنم راضی هستند. شما تشویق های آخر بازی را دیدید.

اما بخش شمالی ورزشگاه بسیاری ورزشگاه را ترک کردند.

من گفته بودم که بازیکنان ما قهرمان جام ملتهای آسیا نشدند اما قهرمان قلبهای مردم کره جنوبی شده اند. من واکنش های زیادی را از طریق سایتها و شبکه های اجتماعی دریافت کرده ام که همه نشان از رضایت مردم از ما دارد. ما بدون باخت به فینال آمدیم. بدون حتی یک گل خورده.ما جام نداریم اما همه می دانند که قهرمان واقعی ما بودیم. قهرمان فوتبال بازی کردن ما بودیم.

اما تیم شما باخت و جام در استرالیا ماند…

در کنفرانس هم گفتم که در فینال قدرت دو تیم برابر بود و می بایست برای تعیین برنده قرعه کشی می کردند.دو سال جام به کشوری می رفت که در قرعه کشی اول نامش درمی آمد و بعد دو سال دیگر جام به کشور دوم می رفت! (خنده)

واقعا؟ قرعه کشی؟

منصفانه نبود که ما قهرمان نشدیم. ما فوتبال بهتری را نسبت به استرالیا ارائه کردیم. آنها بیشتر دفاع می کردند. از کناره ها حمله می کردند. ما وسط زمین را در اختیار داشتیم. آنها دروازه بان فوق العاده ای داشتند. ما کم اشتباه تر از استرالیایی ها بودیم.

در کنفرانس گفته بودید که چهارسال یک بار برگزاری مسابقات فایده ای برای فوتبال آسیا ندارد. درست است؟

بله، فوتبال آسیا خیلی عقب است. باید این مسابقات دو سال یک بار برگزار شود و آن وقت است که فوتبال آسیا پیشرفت می کند.برگزاری چهارساله دردی از فوتبال آسیا دوا نمی کند.

فکر می کنید به غیر از استرالیا و کره جنوبی، عراق و امارات لیاقت داشتند که در جمع ۴ تیم باشند؟

حتما داشته اند که الان هستند.

منظورم این است که مثلا جای ژاپن و ایران خالی نبود؟

این سوال مثل این است که بگویید بهتر نبود کره جنوبی قهرمان می شد؟ ما مقابل عراق بازی سختی داشتیم و این تیم یک تیم بسیار فیزیکی بود. همه تیم هایی که به این مرحله رسیده اند لیاقت داشته اند.

دستاورد جام ملتهای آسیا برای فوتبال کره جنوبی چه بوده است؟

در چهار سال گذشته سیستم دیگری حکمفرما بود همیشه تیم با میانگین سنی بالاتری به جام ملتهای آسیا می آمد و برای همین بود که پنجاه و چهارسال بود که کره جنوبی قهرمان نشده بود اما ما توانستیم به فینال برسیم. من جوان گرایی کردم و به جوانها بها دادم در تیم من فقط بازیکنان لژیونر آلمان واسپانیا و اروپایی نیستند. بازیکنانی هستند که سرباز هستند و در تیم ارتش بازی می کنند. دانشجویند و یا حتی تازه از دبیرستان فازغ التحصیل شده اند.برخی هنوز ۷۶۰۰۰ نفر یکجا را ندیده بودند اما جنگیدند. اینها به نظر من برای فوتبال کره جنوبی مهم است. من نحوه بازی تیم ملی کره جنوبی را تغییر دادم و این نکته مهمی است.

پس شما چرا فینال را باختید؟

ما به اشتباهات باختیم. به اشتباهاتی که تعدادشان به ۵ هم نمی رسید و این شگفتی فوتبال است.فوتبال بازی اشتباهات است. استرالیایی ها تماشاگر داشتند و این هم فاکتور ویژه ای بود. من هر چند بخواهم بگویم که کره جنوبی با قلبش بازی کرد، نمی توانم بگویم که استرالیایی ها با همه روح و روان و جانشان بازی نکردند. ضمن اینکه استرالیا خیلی خوب و منسجم حمله می کرد. هر چند از ما کمتر حمله کرد.ما نظم و انضباط تیمی خوبی داشتیم و این را همه کارشناسان می توانند تایید کنند. کره جنوبی می تواند به این بازیکنان افتخار کند.

پس از پایان بازی به بازیکنانتان در رختکن چه گفتید؟

چیز خاصی نگفتم. گفتم شما قهرمانان واقعی هستید.

شما در تیم ملی کره جنوبی می مانید؟

من به کمی استراحت نیاز دارم. ما یک گروه خوب داریم و من هم دوست دارم که با کره ادامه دهم. من آدم احساساتی هستم اما عقل فکرم می گوید که باید در کره جنوبی بمانم.قرارداد من هم تا پایان جام جهانی ۲۹۱۸ روسیه است منتها بندهایی هم دارد.

فدراسیون کره جنوبی مطمئنا از کار شما راضی است…

این را باید آنها بگویند منتها آنها هم مثل من دست داشتند تیم ملی کره جنوبی قهرمان شود نه نایب قهرمان.

چیا فوادی، وب سایت برنامه نود/ سیدنی

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

گفت و گوی اختصاصی با تیم کی هیل کاپیتان استرالیا/ ایران جزو بهترین تیم های جام است/ امیدوارم در فینال با ایران بازی کنیم

وب سایت رسمی برنامه نود- درست یکی دو ساعت پس از پرواز تیم ملی از بریزبن به کانبرا، در لابی هتل سافی تل جایی که هم تیم ملی استرالیا اقامت داشت، به صورت اتفاقی تیم کی هیل را دیدیم و پس از حدود یک دقیقه مذاکره وی راضی به مصاحبه با سایت برنامه نود شد. البته او پس از شکست استرالیا مقابل کره جنوبی، زیاد نگران نشان نمی داد و عقیده داشت که استرالیا خیلی راحت در جمع ۴ تیم نهایی قرار می گیرد. درخشش او در بازی یک چهارم نهایی مقابل چین چشمها را خیره کرده بود. تیم کی هیل که نام کاملش تیموتی فیلیکا کی هیل و متولد ۶ دسامبر ۱۹۷۹ در سیدنی است در حال حاضر بازیکن باشگاه فوتبال نیویورک ردبولز آمریکاست والبته فوتبالش را از تیم سیدنی یونایتد شروع کرد و پس از آن ۷ سال در میلوال انگلستان بازی کرد و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۳ یکی از بازیکنان موثر اورتون در لیگ برتر جزیره بود.

در حال حاضر تو محبوب ترین بازیکن تیم ملی استرالیا و شاید بشود کل جام هستی، خودت در این باره نظرت چیست؟

همانطور که هواداران تیم ملی استرالیا من را دوست دارند، من هم آنها را دوست دارم و برای اینکه بتوانم آنها را شاد کنم تلاش می کنم.

در روزهای جام جهانی در توییترت از تیم ملی ایران حسابی تعریف کرده بودی…

بله،ایران بازی خوبی مقابل آرژانتین داشت و من هم به عنوان یک بازیکن به وجد آمده بودم و به همین دلیل از آنها تعریف کردم.

یادت هست چه نوشته بودی؟

نه یادم نیست به آن صورت. فقط یادم هست که برای اینکه موقعیتهای گل ایران در بازی مقابل آرژانتین تبدیل به گل نشدند تاسف خوردم.

(از روی تبلت توییت کی هیل را به وی نشان می دهم) نوشته بودی، برای این تیم تاسف می خورم. آن ها دو بازی فوق العاده در جام داشتند. احترام ویژه برای آن ها». البته از ترکیب جام ملت های آسیا هم استفاده کرده ای. می خواستی کری بخوانی؟

خوشحال بودم که کشورم میزبان جام ملتهای آسیاست و ایران هم در این رقابتهاست. ایران یکی از سه تیم برتر جام است.

با باختی که مقابل کره پیش آمد، اگر بازیهای یک چهارم نهایی را ببرید، دیگر در نیمه نهایی به هم نمی خورید و می رود تا فینال…

حق ایران و استرالیاست که در فینال بازی کنند.

روز بازی نیمه نهایی ۲۶ ژانویه و روز استقلال استرالیاست و اگر در آن بازی با ایران بازی می کردید و هواداران ایران و استرالیا ورزشگاه را پر می کردند یک روز به یادماندنی در فوتبال ایران ثبت می شد…

امیدوارم که در فینال با ایران بازی کنیم. ایران تیم خوب و منسجمی است و مربی بزرگی دارد و البته طرفدارانش هم یکی از بهترین طرفداران حاضر در جام هستند.

چرا به کره جنوبی باختید؟

آنها هم خیلی خوب دفاع کردند و هم گلر خوبی داشتند و هم اینکه ما بدشانس بودیم.

البته فیکس هم بازی نکردی و پس از اینکه استرالیا گل خورد به زمین آمدی…

من ۳۵ سال دارم و البته در جام جهانی هم دو بازی برای تیم کشورم بازی کردم. فکر می کنم که تاکتیک مربی این بود که به من استراحت بدهد. در هر صورت ما در بریزبین ماندیم و این برای ما بد هم نشد. مهم بردن بازیها و قهرمان شدن است. مهم نیست چطور ببریم. الان تیم هیچ نگرانی بابت دیدار با چین ندارد و من مطمئنم که می توانیم این تیم را ببریم.

فکر می کنی استرالیا قهرمان این جام شود؟ همانطور که یک باشگاه استرالیایی، قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شد؟

هدف و برنامه ریزی ما هم همین است. تیم ما بازیکنان بسیار خوبی دارد که همه بین المللی هستند. نسل خوبی برای فوتبال استرالیا ساخته شده است. ما در اروپا و کشورهای خاورمیانه و آسیایی مثل ژاپن و کره اردو زده ایم و آماده هستیم تا جام را در استرالیا نگاه داریم.

قبلا گفته بودی که ژاپن و ایران حریفان اصلی ایران هستند، حالا هم همین را می گویی؟

ما از کره جنوبی شکست خوردیم و باید به ایران و ژاپن، کره جنوبی را هم اضافه کنم. اما من ایران را از کره و ژاپن بهتر می دانم. آنها در جام جهانی خیلی خوب بودند و باید هم از ایران ترس داشت.

گلت در جام جهانی به هلند، جزو بهترین گل های جام جهانی ۲۰۱۴ شد و البته بهترین گل نشد…

گلی که زدم، بهترین گل دوران عمر فوتبالی ام است.هیچ وقت فراموشش نمی کنم. ما مقابل هلندی بازی کردیم که جزو ۴ تیم برتر جام جهانی شد و آنها بهترین ستاره های جام مثل روبن و فان پرسی را در اختیار داشتند.

از تو بابت گفت و گو با سایت برنامه نود تشکر می کنیم.برنامه نود پر بیننده ترین برنامه تلویزیون ایران است در استرالیا اما ظاهرا فوتبال اولویت اول مردم این کشور نیست و رشته هایی مثل کریکت، فوتی و تنیس را دوست دارند…

با قهرمانی تیم ملی در استرالیا، فوتبال می تواند جای این رشته ها را بگیرد.

چیا فوادی- وب سایت برنامه نود، بریزبن استرالیا

 

 

عکس یادگاری خبرنگار سایت نود با تیم کی هیل

روزنامه های امروز استرالیا

 

تصویری که هواداران تیم کی هیل برای او در شبکه های اجتماعی منتشر کردند

توییت تیم کی هیل برای تیم ملی در روزهای جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

گفت و گوی مفصل با ژورس غازاریان در آغاز سال نو میلادی/ مدیران جدید آرارات با من تماس نگرفته اند/ نزدیک بود پرسپولیسی شوم!

وب سایت رسمی برنامه نود-به بهانه آغاز سال نو میلادی با ژورس غازاریان مدافع سابق استقلال و آرارات گفت و گو کردیم.

به گزارش وب سایت برنامه نود، درخت کاج کریسمس در مغازه اش با لامپ های رنگی و هدیه های کوچولویی که به آن آویزان است بیش از همه چیز می درخشد. انگار نه انگار که ژورس غازاریان مرد سال فوتبال ایران به انتخاب کیهان ورزشی و دنیای ورزش در سالهای ۷۰ و ۷۱ بوده، خیلی ساده در مغازه اش در نارمک نشسته است و مشتری هایش  را راه می اندازد. می خندد و خوشروست. سال ۲۰۱۴ به پایان رسید و بابانوئلهای ارمنی تهران دست کمی از حاجی فیروزهای خودمان ندارند. البته یک فرق عمده دارند، یک هدیه کوچک می دهند و آن وقت از شما می خواهند که سر کیسه را شل کنید. ژورس غازاریان از سختی های زیاد زندگی اش می گوید. از عشق و علاقه اش به تراشکاری و مشکلات خصوصی و عمومی اش! می گوید اینها را اگر چاپ کنیم کتاب می شود. راضی به مصاحبه نمی شد، اما بالاخره چند کلمه ای از او شنیدیم.  ژورس غازاریان بازیکن ارمنی فوتبا ایران یکی از مدافعان ناکام فوتبال ایران است که در اوج به دلیل مصدومیت رباط صلیبی از فوتبال خداحافظی کرد.او در اوایل  دهه ۷۰ که مردسال فوتبال  ایران شد خیلی زود در تیم ملی امید بازیکن فیکس شد. با او درباره حضورش در آرارات  واستقلال گفت و گوی جالبی انجام شده است. می خواستیم درباره زوال آرارات حرف بزنیم اما ژورس می گفت از حرفهای تکراری خسته شده است و می خواهد حرفهای تازه بزند و اتفاقا زد.

 این روزها پیشکسوتان حسابی توی چشم هستند و چون استقلال و پرسپولیس نتیجه نمی گیرند، پیشکسوتان این دو تیم زیاد مصاحبه می کنند.اولا اینکه سال نو میلادی است و این سال نو را به شما تبریک می گوییم دوم اینکه شما در سال­هایی که استقلال در اوایل دهه هفتاد با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می­کرد،‌بازیکن این تیم پرطرفدار بودید به این دو دلیل سراغ شما آمدیم… 

ممنونم از اینکه سال نو میلادی را تبریک گفتید. امیدوارم در سال جدید صلح بر جهان حاکم شود. درباره ماجرایی که گفتید باید بگویم که البته این فقط مربوط به استقلال نیست،‌ الان می­بینید که پرسپولیس هم دچار مسائلی شده و پیشکسوتان این تیم هم مواضعی گرفتند.

معمولا از اینکه این وقت از سال سراغ بازیکنان ارمنی فوتبال ایران می آیند زیادی خوشحال به نظر نمی رسی… 

مگر از این اتفاقات بیفتد که سراغ ما بیایید.اما خدارا شکر که حداقل به خاطر سال نو میلادی یاد من و امثال من می افتید. البته دوست ندارم گفت و گو کلیشه ای شود. در این ۱۵-۲۰ سال که آراراتی دیگر وجود ندارد چیزهایی گفته ایم که فایده ای نداشته است.

پس اعتقادی به این ندارید که اوضاع درست می شود.نه؟ 

عادل فردوسی پور، فکر کنم یکی دو سال پیش بود که آیتمی درباره آرارات در برنامه نود پخش کرد که مشخص بود با عجله درست شده بود. هر چند من نپسندیدم اما همان ۲۰-۳۰ دقیقه برنامه می توانست مدیران کنونی آرارات را تکان بدهد تا بلکه کاری بکنند، اما دیدید که نکردند.

البته روی این حوزه کار کردن کمی سخت و حساس است… 

منظورم را اگر گرفته باشی، اینطور نمی گویی.حساسیت از چه نظر؟

مثلا اقلیتی و مذهبی! 

نه، اصلا این حرفها نیست. اتفاقا الان می بایست آرارات جزو چند تیم بالای جدول بود.در روزهایی که شاید این حرفها مطرح بود که ما در آرارات می تازیدیم و استقلال و پرسپولیس و همه تیم های بزرگ از ما می ترسیدند. بارها هم آنها را برده ایم.

پس منظور شما این است که مدیران آرارات باعث و بانی زوال آرارات شده اند… 

صد در صد. یک عده مدیران خودخواه مقصر به قهقرا رفتن آرارت بودند. خودشان هم می دانند. همه می دانند، احتیاجی به گفتن من و امثال من نیست. دوست دارم رسانه ها درباره وضعیت تیم آرارات بیشتر گزارش بگیرند و مجال بیشتری در این باره، نه فقط به من و بلکه به بقیه پیشکسوتان این تیم بزرگ داده شود. باز هم می گویم مدیران آرارات دچار خودخواهی هستند و اصلا فوتبالی نیستند،‌آنها هم دچار خودخواهی هستند.

البته حالا تیم دارد کم کم احیا می شود. شاید مدیران آرارات ۵۰-۶۰ درصد مقصر باشند…عوامل دیگری هم هست؟

من امیدوارم احیا شود اما اتفاقا می خواهم بگویم ۹۰ درصد مقصرند. فوتبال روز در جهان را مثال نمی زنم. فوتبال همین ایران را مثال می زنم. شما نگاه کن با یک مصاحبه مدیرباشگاه تیم دگرگون می شود.مثلا هدایتی می گوید می خواهد از فوتبال برود، چون مالک چند درصد سهام است و پول  بازیکنان را می دهد، تیمش که مثلا استیل آذین یا ملوان است افت می کند و کیس گل می شود. مدیر و مربی یا یک بازیکن در رسانه ها بحث اختلافشان مطرح می شود، استقلال می بازد یا مساوی می کند، مدیریت پرسپولیس هر وقت آرام بوده پرسپولیس برده و هر وقت وارد جنجال رسانه ای شده پرسپولیس باخته یا مساوی کرده، اینها همه تاثیرات مدیریت است. فولاد خوزستان و سپاهان را ببینید، نان آکادمی های خوبشان را در رده های پایه می خورند.. این مدیریت است که با هزینه کردن و انتخابهای خوب به یک تیم شخصیت قهرمانی و مدعی بودن می دهد.

مدیران آرارات به چه دلیل فوتبالی نیستند؟

چون سیستم خلیفه گری ارامنه آنها را انتخاب می کند نه سیستم ورزشی و فوتبالی.من فوتبال را می گویم.کاری به رشته های دیگر ندارم. آرارات در رشته های دیگر فعالیت دارد و ممکن است خوب عمل کند اما فوتبال ویترین است که می بینید ویترین آرارات فعلا شکسته است.

گفتی مصاحبه کلیشه ای نباشد، سوالهای تکراری نمی پرسم. شما یک برادری دارید به نام ژوزف که اتفاقا فوتبالیست خوبی هم هست. چرا مثل شما پیشرفت نکرده؟

جوابش ساده است. برادر من هم مثل دیگر بازیکنان ارامنه در وضعیت خوبی نیستند. خیلی از بازیکنان ارمنی ایرانی به ارمنستان رفته اند.

اتفاقا همین را می خواستم بپرسم.مگر آنجا مثل ایران فوتبال مهم هست و پول برایش خرج می شود؟

چرا نباشد؟ برادر بزرگ من که در تصادف فوت شد هم بازیکن بود.خودم هم که روزمه ام مشخص است. برادرم ژوزف الان در یک تیم لیگ دویی بازی می کند.فوتبال در خون ما ارامنه است. بازیکنان ارمنی همیشه در فوتبال ایران تاثیرگذار بوده­اند. این بچه ها دارند از دست می روند. پسر من همین الان در باشگاه رافی توپ می زند.

من چند وقت مصاحبه ای از رئیس فدراسیون فوتبال دیدم که درباره باشگاه آرارات گفته بود که خودشان خواسته اند از لیگ کنار بروند و حتی فدراسیون خواسته کمک کند اما نپذیرفته اند…

بله، کنار کشیده اند و دیگر برنگشته اند.آخر این دیگر چه کاری است؟ من نمی دانم در این باره چه بگویم اما امیدوارم دولت و فدراسیون فوتبال به وضعیت آرارات توجه کنند چرا که فوتبال در خون ارامنه است و همه می­دانند تیم آرارات چقد در فوتبال ایران به دلیل تاکتیک پذیر بودن و همدل بودن یک قطب به تمام معنا بود. اما مدیران باشگاه آرارات را به این حال و روز انداخته اند. باشگاهداری مگر شوخی است؟ هزینه می خواهد.پول می طلبد. الان برخی تیم های لیگ یکی هم میلیاردی هزینه می کنند تا به لیگ برتر برسند. امیدوارم دولت و فدراسیون فوتبال به این توجه کنند چرا که فوتبال در خون ارامنه است و همه می­دانند چقدر تیم آرارات در فوتبال ایران به دلیل تاکتیک پذیر بودن و همدل بودن یک قطب به تمام معنا بود. فوتبالی که در لیگ دو و سه­اش هم از بازیکنان حق حساب بخواهند مشخص است که در همه رده­ها ناکام خواهد شد،  این فوتبال بیمار است و انقلاب می­خواهد،  فوتبالی که در آن روابط جای ضوابط را گرفته است

آندرانیک تیموریان محصول باشگاه آرارات است؟

آندو به هر جهت برادر سرژیک تیموریان است و به فوتبال ارامنه تعلق دارد اما دوران اوجش را در تیم جوانان استقلال گذراند. همه بزرگان آرارات اما در تیم بزرگسالان چهره شدند و به تیم های دیگر رفتند.

وفاداری به آرارات از سنین پایین تا بالا باید ادامه پیدا کند؟

شرایط آرارات طوری بود که بازیکنان را نگاه می داشت.بازیکنان خودشان می خواستند بمانند.همین اتحاد بود که تیم های بزرگ استقلال وپرسپولیس و پاس را به زانو درمی آوردیم. دهه ۶۰ آرارات برای تیم خوب هزینه می کرد اما هر چه جلوتر رفتیم اوضاع بدتر شد.یک بار یادم هست در یک بازی پرسپولیس و آرارات ۲۵-۳۰ بار فرشاد پیوس را در آفساید گذاشتم. دفاع آخر بودن خیلی سخت است و هوش زیادی می خواهد

 

می گویند ژورس غازاریان از نسل سوخته فوتبال ایران است.خودت قبول داری؟

چرا ندارم؟ با این وضعیت اکثر بازیکنان دهه ۶۰ و ۷۰ نسل سوخته هستیم.من مصدوم شدم و رباط صلیبی پاره کردم. آن زمان مثل الان نبود که رباط پاره ها راحت برگردند. هر کس پاره می کرد برگشتش سخت می شد.من هم پاره کردم و وقتی هم که برگشتم دیگر آن زانو برایم زانو نشد.

مثل امیر قلعه نویی که پس از مصدومیتش دیگر آن امیرقلعه نویی نشد…داستان مصدومیتت را می گویی؟

(می خندد) مصدومیت های آن زمان کجا، مصدومیت های این زمان کجا؟ من سال ۷۲ و پس از آن قانون خنده­دار که استقلال را از دسته برتر به دسته سه فرستادند به استقلال رفتم. فکرش را بکنید بیژن ذوالفقار نسب که یک پرسپولیسی بود سرمربی استقلال بود اما زمانی که من آمدم،‌پورحیدری سرمربی و مظلومی دستیارش بود. اتفاقا سه فصل استقلال بودم و اوایل ۷۳ من و امیر با هم مصدوم شده بودیم و دکتر حیدریان ما را جراحی کرد.

چقدر قرارداد بستی؟

آن موقع که به استقلال آمدم یک میلیون و دویست هزار تومان گرفتم،‌ امیر قلعه نویی و جواد زرینچه هم یک و نیم میلیون قرارداد داشتند. فکر کنم محمود فکری هم سیصد و پنجاه هزار تومان گرفت. بهر جهت باشگاه سقف گذاشته بود که بازیکنان تیم ملی یک و نیم میلیون بگیرند و بازیکنان تیم امید یک میلیون و دویست هزار تومان، بقیه هم با توافق و تشخیص کادر فنی.

با امیر قلعه نویی اختلاف داشتی.نه؟

اختلاف داشتم. بارها و بارها در زمین بازی به من می گفت نمی خواهد به ایمان عالمی پاس بدهی،‌ به من بده تا من به او پاس بدهم. همیشه دوست داشت خودش پشت ضربات کرنر و ایستگاهی بایستاد. البته این را بگویم قلعه نویی قبل از این که جراحی کند عالی بود و من واقعا فوتبالش را قبول داشتم،‌ اما بعد از جراحی سی درصد قلعه نویی قبل از مصدومیت هم نبود. بازیکنهایی بودند که بارها و بارها به دلیل مصدومیت در بازی نبود اما همچنان هواداران برایش شعار می­دادند. فوتبال ما را امثال این لیدرها خراب کردند،‌ آن زمان جلوی من را می گرفتند و می گفتند فلان قدر بده تا برایت شعار بدهیم اما من و بسیاری از بازیکنان اهل پول دادن نبودیم. خیلی جالب بود،‌ بهزاد غلامپور که در آن سال ها در اوج بود،‌ هیچ وقت تشویق نمی­شد اما علی اکبریان که در زمین نبود آنقدر تشویق می­شد تا مربی مجبور شود او را به زمین بفرستد.

اتفاقا عکسی که از تو داریم یک عکس چاپ نشده از جدال هوایی تو و اکبریان است…

چه جالب!نگران علی اکبریان هستم. خودتان می دانید که چه وضعی دارد. خدارا شکر که اعدام نشد. فوتبال حتی پشت میله های زندان هم به کمکش آمد.فوتبال آنقدرها هم که می گویند بی رحم نیست.

 

 

 

 

از آن دوره چه خاطره به یادماندنی داری؟

یک بار در یکی از بازی­ها بود که در اتوبوس بودیم و امیر قلعه نویی برخلاف بقیه بازیکنان که در اتوبوس بودند،‌سوار نشد. رضا نعلچگر دستیار منصور پورحیدری بود خیلی دوستانه از نعلچگر پرسیدم امیر چرا نیامده و سوار اتوبوس نشده؟ سگرمه­ هایش در هم رفت و پرسید : “امیر؟ درست صحبت کن، نباید بگویی امیر،‌ باید بگویی امیرخان” من هم با صدای بلند گفتم من به پدرم هم خان نمی­گویم،‌ چه برسد به امیر. در حالی که قرار بود در آن بازی فیکس باشم روی نیمکت نشستم.

چرا بیشتر بازیکنان ارمنی به استقلال آمدند؟ اصلا چرا اکثر ارامنه استقلالی هستند؟

آرارات شبیه به تاج بازی می کرد. هجومی و زیبا و کلاسیک.من حتی از پرسپولیس پیشنهاد خوبی داشتم اما طرفداران استقلال به من گفتند که ارامنه از قدیم استقلالی بودند و نام کارو حق وردیان و آندرانیک اسکندریان را آوردند. آن فصل من با پای مصدوم برای استقلال بازی کردم. شاید این را بگویم حالتان بد شود اما دکتر مددی ۴۷ کورتون را به زانوهایم تزریق کرد و پس از هر بازی خونابه های زانویم را می کشید تا زانویم آب نیاورد. ما اینطور برای استقلال بازی می­کردیم. اواخر سال ۷۴ که جراحی کردم دیگر من را نخواستند،‌ گرچه روزنامه ابرار ورزشی تیتر درشت زده بود که خداحافظ غازاریان. من برعکس همه که یکساله بعد از پاره شدن رباط بر می­گردند،‌شش ماهه برگشتم. جالب اینجا بود زمانی که استقلالی ها ادموند اختر را می خواستند به من گفتند و من ادموند را راضی کردم تا به استقلال بیاید.

این که می گویند در همان سال ها بازیکنان استقلال در پشت وانت مزدا سبز لجنی تو می نشستند و آنها را سر تمرین می بردی و می آوردی حقیقت دارد؟

)می خندد) چرا می خواهید بدانی؟

آخر شنیده ایم خیلی ها پشت وانت شما سر تمرین و خانه اش می رفته…

آن روزها که پولی نبود و امیر هم ماشین نداشت،‌ من رضا حسن زاده، بهزاد غلامپور،‌ امیر قلعه نویی و خیلیهای دیگر را سوار می کردم. بعضی وقتها امیر جلو می نشست و بعضی مواقع هم کنار بچه ها. آن موقع خطی و مترو نبود فقط جواد زرینچه یک رنو پنج داشت. بعدها امیر در سال ۷۴ یک گالانت خرید.

مثل این که شما از بازیکنانی بودید که مورد توجه حجازی بودید،‌ چرا زمانی که حجازی به استقلال آمد به این تیم نرفتید؟

اتفاقا من برق شیراز بازی می­کردم که مرحوم حجازی از من خواست تا به استقلال بیایم، خدایش بیامرزد،‌ حرف­هایی به من زد که ناراحت شدم. همان اول صحبت­ها به من گفت: ” شنیده­ام وقتی روی نیمکت می­نشینی پشت سر این و آن حرف می­زنی…” به من خیلی برخورد،‌ در حالی که اصلا چنین چیزی نبود و همه من را می­شناختند،‌ از همه هم بازیکنانم می­توانید بپرسید،‌ نمی­دانم چه کسی این جملات را به مرحوم حجازی گفته. بعد هم به من گفت ممکن است همه بازی­های این فصل به تو نرسد،‌ من گفتم از اول فصل شما از کجا می­دانید که ممکن است همه بازی­ها به من برسد یا نرسد؟ حالا که ایشان در این دنیا نیست و مرگش هم مرا خیلی متاثر کرد،‌ اما این خصیصه را داشت که از قبل خودش تشخیص می­داد و قضاوت می­کرد. در سالی که سوکومورخوف به استقلال آمد همیشه تمرین به تمرین بازیکن انتخاب می­کرد. باید بگویم اگر سوکومورخف نبود فوتبال من و محمدرضا مهران­پور تمام شده بود. شاید برایتان جالب باشد که در دوره سوکو من و مهران­پور بیشترین دقایق بازی در یک فصل را در زمین بودیم و حتی شاهین و شاهرخ بیانی و امیر قلعه نویی از ما کمتر بازی کردند و نیمکت نشین هم بودند جالب است بدانید که شاهرخ بیانی با آن همه اسم و رسم بازی به بازی پول می­گرفت،‌ چرا که ممکن بود اگر اول یا آخر فصل پول بگیرد به یکباره قهر کند و از تیم برود. من اصلا منظورم این نیست که حجازی این کار را انجام نمی­داده اما امیر قلعه نویی بازیکنان تاثیرگذار را در اختیار می­گرفت و با باندش برای کادر فنی تعیین تکلیف می­کرد. صحبت­های من و مرحوم حجازی منجر به آن شد که من به استقلال نیایم

چرا این اتفاقات در استقلال میافتاد و در پرسپولیس نمی­افتاد؟

علی پروین اجازه نمی­داد از این اتفاقات بیافتد و هر کس باند تشکیل می­داد از تیم حذفش می­کرد.

شما در مقطعی به پرسپولیس هم نزدیک شدید درست است؟

اصلا قرار بود که من در پرسپولیس بازی کنم حتی علی پروین با من هم در بنگاه سورتمه مذاکراتی انجام داد اما همین که شنیدند من به پرسپولیس نزدیک شده­ام جلوی خانه من آمدند و با خواهش خواستند که من دراستقلال بمانم. آن زمان به غیر از پرسپولیس،‌ بانک تجارت که سرمربی­اش حجازی بود هم دنبال من بود. البته من مشکلات مالی شدیدی داشتم و چون تراشکار بودم دوست داشتم دستگاه تراشکاری  بخرم و پرسپولیس به من پول خوبی می­داد. وقتی هم با علی آقا مذاکره کردم گفت پنجعلی خداحافظی کرده و من تو را به جای او می­خواهم،‌ حتی توافق هم کردیم و علی آقا به من گفت‌: ” یا علی آقا ژورس؟” و من هم گفتم :” یا علی…” و بعد هم علی آقا گفت : ” بابا تو که مسلمون نیستی اما خوشم اومد ازت” استقلالی­ها به من گفتند که بهتر از این پول را به من خواهند داد.

پرسپولیس به شما چقدر پیشنهاد داد؟

علی پروین گفت پانصد هزار تومان اما تاکید کرد که پاداش خور پرسپولیس زیاد است اما طرفداران استقلال به من گفتند که ارامنه از قدیم استقلالی بودند و نام کارو حق وردیان و آندرانیک اسکندریان را آوردند. آن فصل من با پای مصدوم برای استقلال بازی کردم. شاید این را بگویم حالتان بد شود اما دکتر مددی ۴۷ کورتون را به زانوهایم تزریق کرد و پس از هر بازی خونابه­های زانوام را می­کشید تا زانویم آب نیاورد. ما اینطور برای استقلال بازی می­کردیم. اواخر سال ۷۴ که جراحی کردم دیگر من را نخواستند،‌ گرچه روزنامه ابرار ورزشی تیتر درشت زده بود که خداحافظ غازاریان. من برعکس همه که یکساله بعد از پاره شدن رباط بر می­گردند،‌شش ماهه برگشتم. جالب اینجا بود زمانی که استقلالی­ها ادموند اختر را می­خواستند به من گفتند و من ادموند را راضی کردم تا به استقلال بیاید

مری کریسمس ژورس غازاریان…

سال نوی میلادی بر همه مبارک باشد!خوبی عید ما این است که با عید نوروز دو ماه کمتر فاصله دارد، در کمتر از دو ماه ما باید دو بار عیدی بدهیم و با این وضعیت اقتصادی عیدی دادن خیلی سخت است!( می خندد)

 

 

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

یک گفت و گوی خواندنی با مرتضی احمدی/ من قدیمی ترین پرسپولیسی عالم هستم/ چه کتکی زدم به تیمسار خسروانی!

وب سایت برنامه نود- با درگذشت مرتضی احمدی، بد ندیدیم یکی از گفت و گوهای قدیمی که با او شده است را بازنشر کنیم.

به گزارش وب سایت برنامه نود، این گفت وگو در سال ۸۹ با وی انجام شده و در خبرآنلاین منتشر شده است.

خودش می گوید قدیمی ترین پرسپولیسی عالم است البته با حرف هایش به این نتیجه می رسیم که قدیمی ترین راه آهنی تاریخ بوده.

 

مرتضی احمدی ، هنرمند قدیمی سینما ، تئاتر و دوبله ایران  در هشتمین دهه زندگی هم هنوز یک عشق فوتبال به تمام معناست.  او پرسپولیسی ست اما می گوید فوتبال ایران از وزی سقوط کرد که دو قطبی بودنش را شکستیم. گفت و گو از لحظه ای آغاز می شود که در دل مصاحبه اش با بچه های هنری روزنامه ، سردبیر خبرورزشی را می بیند:« باز خدا را شکر یک ورزشی نویس دیدیم که هیکلش به ورزشکارها می خورد ، هرچی کارشناس در تلویزیون نشان می دهند ، شکم های شان نشان می دهد چقدر از ورزش می دانند!»

 

خدایا غلط کردم ، بگو گل نزنند!

 

او مدام کری می خواند فرقی هم ندارد که طرفش استقلالی باشد یا پرسپولیسی ، استاد کری می خواند و خاطره تعریف می کند:« 6 تایی ها یک نتیجه استثنایی است که دیگر هیچ وقت تکرار نمی شود. آن روز یادش بخیر ، نشسته بودم تو جایگاه پرسپولیسی ها ، داشتم نذر و نیاز می کردم که بازی را ببریم. تو جیبم ۷۰۰ تومان پول داشتم ، گتم خدایا هر گلی که اپرسپولیس بزند ، ۱۰۰ تومان صدقه می دهم. آن موقع ۱۰۰ تومان خیلی پول بود. پول چند تا کار تلویزیونی بود که یک جا گرفته بودم! بازی شروع شد و انگار گل های ما قرار نبود تمام شوند ، گل اول ، ۱۰۰ تومانی  اول و همین جوری رفتیم تا رسیدیم به ۱۰۰ تومانی ششم ، دیگر گفتم خدایا غلط کردم ، بگو بس کنند ، پول ندارم برگردم خانه!»

 

خسروانی دستور داد نوارهای ۶ تایی ها را بشکنند

 

به او می گوییم ، بازی ۶ تایی ها افسانه ای بیش نیست که اگر واقعیت داشت ، اسنادش هم باید وجود می داشت. مسابقه ای که تصویری ندارد ، حتما برگزار نشده که در جوب می گوید:« دیدید گفتم استقلالی هستید!؟ بابا من و ۱۰۰ هزار نفر تو ورزشگاه بودیم . حالا بماند که آن روز بازی جام جهانی کشتی هم بود و خیلی از عکاس ها را برده بودند  ورزشگاه سرپوشیده اما همان مسابقه هم فیلمبرداری شد. سند می خواهی می توانی فیلم « رضا موتوری»را ببینی. تصاویر دزدی اولش همان گل های بازی ۶ تایی هاست. البته یکسری از عکاس ها هم آن روز عکس بازی را گرفتند اما به دستور خسروانی که مالک تاج بود ناچار شدند عکس های شان را پاک کنند.

 

چه کتکی زدم من به تیمسار خسروانی

 

این خاطره نیاز به توضیح ندارد؛« تیمسار خسروانی در سنین جوانی بچه محل ما بود . یک شب در محل دیدم حالت طبیعی ندارد و دارد به بچه ها گیر می دهد ، یکدفعه با هم دعوای مان شد و من هم از خجالتش در آمدم. سال ها بعد یکبار عبده خدابیامرز در باشگاه پرسپولیس مراسمی گرفته بود و خسروانی هم دعوت داشت . تا من را دید گفت این احمدی واسه چی اینجاست؟ من هم گفتم اینجا پرسپولیس است توی تاجی آمدی اینجا چی کار. بعد هم کلی به دعوای آن روزمان خندیدیم! آدم خوبی نبود اما فوتبال و ورزش را خیلی خوب اداره می کرد.

 

من اولین کاپیتان راه آهن بودم!

 

« فکر می کنم ۱۵ یا ۱۶ سال داشتم ، خانه ما اطراف میدان راه آهن کنار ایستگاه بود. با بچه های محل فوتبال بازی می کردیم. در به در یک زمین بازی بودیم که تصمیم گرفتیم برویم زمین کنار ایستگاه که الان هم چمن شده و آنجا تمرین کنیم . زمین پر از سنگ و کلوخ بود. با بچه ها شروع کردیم به پاکسازی زمین که دیدیم یک آقایی با چند نفر همراه آمد و گفت چی کار دارید می کنید ؟» این خاطره ای از پیدایش باشگاه قدیمی راه آهن است به روایت مرتضی احمدی؛« به ما فرقان دادند تا سنگ ها را از زمین به بیرون منتقل کنیم. بعد هم فمیدیم آن آقا رئیس راه آهن است. گفت یک تیمی از مستشاران روس آمدند و می خواهند با ایرانی ها فوتبال کنند ، شما می توانید با آنها بازی کنید؟ من شدم کاپیتان و رفتیم بازی با روس ها ، نیمه اول که به خیر گذشت اما نیمه دوم کلی گل خوردیم ، شاید ۱۰ تا! بعد از آن زمین راه آهن رسمیت پیدا کرد و آقا مدد نوعی شد همه کاره اش»

 

با شکستن دوقطبی ، فوتبال ملی نابود شد

 

این هنرپیشه قدیمی درباره افت فوتبال ملی هم دلایلی دارد و می گوید:«از روزی این اتفاق افتاد که استقلال و پرسپولیس ضعیف شدند. وقتی فوتبال دو قطبی از بین برود این اتفاقات هم می افتد. استقلال و پرسپولیس که در اوج بودند ، فوتبال ملی ما هم بالنده می شد. تا زمانی که اینگونه فوبال را اداره کنیم  شرایط مان بهتر از اینی که هست هم نمی شود!»

 

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

گفت و گوی ویژه/ خداداد عزیزی: برد ۶ -۲ مقابل کره‌جنوبی یک اتفاق بود!

وب سایت برنامه نود-اگر تیم ملی فوتبال ایران توانست در دیدار برابر کره‌جنوبی در جام ملت‌های ۹۶ با چهار گل علی دایی به پیروزی ۶ بر ۲ برسد باید بخشی از این موفقیت را مدیون خداداد عزیزی بدانیم که با چهار پاس گل نقش بسزایی در این برد به یاد ماندنی برابر کره‌جنوبی داشت. هر چند علی دایی در مرحله مقدماتی جام جهانی۹۸ و دیدار برابر استرالیا پاس گل خداداد را جبران کرد اما با توجه به غیبت خداداد در جام ملت‌های ۲۰۰۰ لبنان درخشش این زوج تکرار نشد و ما در برابر چشم‌بادامی‌ها شکست خوردیم. با خداداد عزیزی خاطرات آن دو دیدار برابر کره‌جنوبی را مرور کردیم.

دیدار برابر کره‌جنوبی در جام ملت‌های آسیای سال ۹۶ در حالی رقم خورد که فوتبال ما در حال رکود بود و کره‌ای‌ها در آسیا یکه‌تازی می‌کردند. با چه انگیزه و زمینه ذهنی به مصاف آنها رفتید؟ 

قطعا از اوایل دهه ۹۰ و به‌خصوص سال‌های ۹۴ تا ۹۶ دو کشور کره‌جنوبی و عربستان دو قدرت اول قاره بودند و فوتبال آسیا را قبضه کرده بودند. چیزی که می‌شد از دیدار‌های ایران و کره‌جنوبی برداشت کرد این نکته بود که نبرد دو تیم ملی ایران و کره‌جنوبی به خاطر نوع بازی سرعتی کره و تکنیکی ایران همیشه جذاب بوده و معمولا تساوی در این دیدار رقم نخورده است.

 

واقعا فکر می‌کردید که برد پرگل آن هم با این نتیجه در برابر ابرقدرت آن موقع آسیا رقم بخورد؟ 

من در دوران فوتبال بازی خوب، بازی بد و شاید نتیجه و اتفاق غیرقابل پیش‌بینی زیاد دیده‌ام اما قطعا بازی ایران و کره‌جنوبی در جام ملت‌های ۹۶ امارات را نمی‌توان با هیچ‌کدام از آنها مقایسه کرد. واقعا این بازی با اتفاقات عجیب و غریبی همراه بود و شاید اصلا این نتیجه فقط یک اتفاق بود. ما وقتی در نیمه اول ۲ بر یک از کره عقب افتادیم، نیمه دوم را جوری آغاز کردیم که آنها حتی به محوطه جریمه ما هم نمی‌رسیدند تا اینکه من گل دوم را به ثمر رساندم و بعدش آتش بازی علی دایی آغاز شد.

 

مثلث طلایی دایی، خداداد و کریم از همان بازی‌ها شکل گرفت. شما اصلا سابقه بازی در کنار هم را داشتید؟ 

به هیچ وجه. استارت درخشش این مجموعه‌ای که شما به آن مثلث طلایی می‌گویید از دیدار برابر عربستان شروع شد که هر کدام یک گل به ثمر رساندیم. توانایی‌های بالای علی دایی مخصوصا چارچوب‌شناسی و قدرت تمام کنندگی او که واقعا بالاتر از سطح فوتبال آسیا بود در کنار توانایی کریم باقری در شوت‌زنی و دوندگی بی‌امان او و شاید پاس‌های من این مثلث را شکل داد. کریم بهترین هافبک سه دهه اخیر فوتبال ماست و دایی هم که دیگر احتیاجی به تعریف ندارد و وقتی ما در کنار هم قرار می‌گرفتیم مهارمان مشکل می‌شد.

 

برسیم به جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۰ لبنان که باز هم در مرحله حذفی برابر کره‌جنوبی قرار گرفتیم. 

در مورد تیم ملی ایران در آن مسابقات باید یک نکته را بگویم که البته نظر شخصی خودم است و شاید برخی خوش‌شان نیاید. آن تیم هم لیاقت قهرمانی داشت و هم شایسته موفقیت نبود. لیاقت داشت از این لحاظ که آن همه مهره باتجربه از دایی، کریم باقری، استیلی، من، سهراب بختیاری‌زاده و… در آن حضور داشتیم تا یک سری جوان جویای نام مانند علی کریمی، حامد کاویانپور، داریوش یزدانی و… اما متاسفانه آن تیم یکی از بی‌انضباط‌ترین تیم‌هایی بود که من در آن حضور داشتم. وقتی در بازی اول لبنان را در هم کوبیدیم صدای جشن و پایکوبی بعضی از بازیکنان تا ساعت چهار صبح در لابی هتل شنیده می‌شد، بنابراین نمی‌شد انتظار درخشش از این تیم داشت. این تیم اگر منضبط بود قطعا قهرمان می‌شد.

 

شما در برابر کره دو اخطاره بودید و آن اتفاق تلخ در هنگام دفع توپ برای علی دایی افتاد و متاسفانه مغلوب کره‌ای‌ها شدیم. 

ممکن است آن لحظه برای هر بازیکن بزرگی در دنیای فوتبال رخ دهد. اما آن هجمه که علیه علی دایی رخ داد واقعا غیرمنصفانه بود و من بیشتر فکر می‌کنم عده‌ای از مخالفان علی فرصت را فراهم دیدند برای تسویه‌حساب با او.

 

ایران و کره سال‌هاست که دو رقیب سنتی برای هم به حساب می‌آیند اما شرایط فوتبال آنها و ما دیگر قابل مقایسه نیست. چه اتفاقی رخ داده که آنقدر از آنها عقب افتاده‌ایم؟ 

من فکر می‌کنم چیزی که آنها را به اینجا رساند که به‌طور مثال هشت دوره در جام جهانی حضور پیدا می‌کنند و حتی میزبان جام جهانی می‌شوند این است که کار را به صورت اصولی انجام می‌دهند. شما کافی است به زیرساخت‌های فوتبال کره نگاه کنید تا همه چیز دستگیرتان شود. آنها بهای زیادی به تیم‌های پایه خود می‌دهند و همین باعث می‌شود این همه بازیکن خوب در این کشور ساخته شوند تا بتوانند این تعداد لژیونر به کشور‌های خارجی انتقال دهند.

 

این در حالی است که ما در حال حاضر هیچ لژیونری در سطح اول فوتبال دنیا نداریم…

یک خاطره برای شما می‌گویم. وقتی قبل از دیدار برابر استرالیا و در مرحله پلی‌آف جام جهانی ۹۸ برای دیدار برابر ژاپن به مالزی رفته بودیم لژیونرهای آن موقع فوتبال ما در اروپا آنقدر زیاد بودند که ژاپنی‌ها نشسته بودند و تعداد لژیونر‌های ما را می‌شمردند، اما الان چند لژیونر داریم؟ چند بازیکن داریم که بشود به آنها گفت ستاره؟ ما چراغ فانوس هم نداریم چه برسد به ستاره. چون ما رفتیم به امان خدا اما آنها اصولی کار می‌کنند.

مرتضی میثاقی

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

گفت و گوی عجیب حمید درخشان/ بازیکنان پرسپولیس افکار مخربی دارند!/ نیم فصل دوم تیم را عوض می کنم

وب سایت برنامه نود- هفته نامه تماشاگران امروز گفت و گوی جالبی با حمید درخشان انجام داده که در آن سرمربی پرسپولیس اشاره کرده که افکار بازیکنان پرسپولیس مخرب است.

به گزارش وب سایت نود و به نقل از هفته نامه تماشاگران امروز، گذشته پرافتخار و حال زار؛ مثل بسیاری از ستاره‌های سابق فوتبال ایران، این جمله کوتاه ممکن بود وصف حال حمید درخشان هم باشد، اگر به یکباره مدیران پرسپولیس تصمیم نمی‌گرفتند که او را بگذارند جای علی دایی. تصمیمی نجات بخش در روزهای سراشیبی.حالا او  بعد از سالها دوباره روی نیمکت تیم محبوبش نشسته. نیمکتی که نشستن روی ان را حق خودش می‌داند. اسمش را خوش شانسی بگذاریم یا هر چیز دیگریف پرسپولیس درخشان دو بازی راحت داشته و ممکن است در چند بازی بعد هم غیر از سپاهان، حریف ترسناکی نداشته باشد، با این همه خود او بهتر از هر کسی می‌داند که تضمینی نیست ماه عسلش بلندمدت باشد.با درخشان در مورد این روزهای پرسپولیس حرف زدیم و البته گذشته‌ای که او فکر می‌کند اگر نسل جدید از آن خبر داشتند، حالا کار کردن برای‌اش این قدر سخت نبود.

 

*می‌گویند شما از بس انتقاد کردید، شدید سرمربی پرسپولیس. این را قبول دارید؟

 

اگر حرفی زدم برای بهبود شرایط بود. نمی‌خواستم نفع شخصی را در نظر بگیرم. وقتی در مورد پرسپولیس حرف می‌زنید، در اصل در مورد میلیون‌ها هوادار این باشگاه صحبت می‌کنید. به هر حال پرسپولیس آن طور که انتظار می‌رفت نتوانست نتیجه بگیرد و من هم در این مورد حرف می‌زدم. دوستان رسانه‌ای تماس می‌گرفتند و من فقط نظر شخصی‌ام را به عنوان یک هوادار بیان می‌کردم. آن زمان که انتقادهایی نسبت به نوع بازی و امتیازگیری پرسپولیس داشتم، موضوع سرمربیگری خودم مطرح نبود.

 

*امروز شما را مخالف و دشمن علی دایی می‌دانند. خودتان هم همین را می‌خواهید؟

 

به هیچ وجه. من دوست علی دایی هستم. هر چند او در روز معارفه من، حرف‌های عجیبی علیه‌ام به زبان آورد اما باید این مساله را به پای عصبانیت آن لحظه دایی گذاشت. من همیشه به دایی احترام می‌گذارم و به او خسته نباشید می‌گویم. کار کردن در پرسپولیس سخت است. من هم مدیرعامل باشگاه پرسپولیس نبودم که نقشی در جابجایی داشته باشم. به من گفتند تیم بد نتیجه گرفته و می‌خواهند تغییرات ایجاد کنند، از من خواستند در سمت سرمربی به تیم کمک کنم، من هم با افتخار این سمت را پذیرفتم.

 

*و از اینکه مدام برخی محبوبیت دایی را چکش کنند بکوبند به سرتان ناراحت نمی‌شوید؟

 

نه، موضوع اصلا محبوبیت من یا علی دایی نیست، موضوع نجات دادن پرسپولیس است. ما می‌خواهیم تیم را از این وضعیتی که در آن گرفتار شده نجات دهیم. شاید دایی در حال حاضر از همه محبوب‌تر باشد، من هم می‌گویم محبوب بنده و باقی پیشکسوتان هم است، اما آیا با گفتن این مسائل، دردی از پرسپولیس درمان خواهد شد؟ هواداران دایی را دوست دارند چون او زحمات زیادی کشیده که علی دایی شده است ولی باید نگاهمان را تغییر دهیم. امروز مساله اصلی، خودِ پرسپولیس است. این تیم باید به دوران اوج خود برگردد. یک زمانی در این باشگاه، هیچ‌کس محبوب‌تر از علی پروین نبود. قبل از آن هم بازیکنان و مربیان گذشته محبوبیت زیادی داشتند. اصلا این خاصیت پرسپولیس است که هر کسی را محبوب و مشهور می‌کند؛ به‌خصوص فردی مثل علی دایی که با پرسپولیس به قهرمانی هم دست پیدا کرده است اما یک پرسپولیسی اصیل، به دنبال چهره‌ها نمی‌رود بلکه موفقیت تیم برایش مهم است. بگذارید این را هم بگویم که من هیچ انتظاری از هواداران ندارم. فقط آرزو می‌کنم بازیکنان و تیم را حمایت کنند. برای من هیچ فرقی نمی‌کند که چه کسی سرمربی تیم باشد، من دوست دارم تیممان نتیجه بگیرد. امروز اگر پرسپولیس نتیجه بگیرد، همین هواداران خوشحال و شاد می‌شوند یا نه؟ چه فرقی می‌کند که بگویند حمید درخشان یا علی دایی، چیزی که اهمیت دارد، پرسپولیس بوده و است.

 

*شما برگشتید و با این هجمه مواجه شدید. هجمه‌ای که علیه درخشان شعار می‌دادند. در وهله اول، واکنشتان چه بود؟

 

به خودم گفتم با صبر و حوصله باید از این روزها عبور کنیم. تماشاچی پرسپولیس فقط برد می‌خواهد. اگر بتوانیم این هدف را دنبال کنیم، شک نداشته باشید که همه این شعارها هم کمرنگ خواهدشد. تیم اگر به نتیجه دلخواهش برسد، چنین شعارهایی نمی‌شنوید. تماشاگران شعار می‌دهند که اوضاع و احوال پرسپولیس روبراه شود، وقتی تیم روی دور برد بیفتد، علیه چه کسی می‌خواهند شعار دهند؟ در ضمن، بعید می‌دانم همه پرسپولیسی‌ها مخالف ایجاد تغییرات در پرسپولیس باشند. خیلی‌ها تا همین چند وقت قبل مرا می‌دیدند و می‌پرسیدند چرا تیم بد نتیجه می‌گیرد؟ یا سوال‌هایی از این دست.

 

*می‌گفتند شما منشوری هستید!

 

چه کسی این حرف‌ها را می‌زند؟ چرا؟ مگر من چه کار کرده‌ام که منشوری باشم؟ چرا اینقدر در این فوتبال شایعه وجود دارد؟ یک عده نشسته‌اند و به جای کمک به فوتبال، فقط اعصاب دیگران را به هم می‌ریزند. من منشوری نیستم و هرگز منشوری نبوده‌ام.

 

*پس برای حضورتان در پرسپولیس هیچ مشکلی از این بابت نداشتید؟

 

به هیچ وجه.

 

*ماجرای امضای تعهد مضاعف چه بود؟

 

برگه‌ای به همه مربیان می‌دهند تا آن را امضا کنند. من هم قبل از ثبت قرارداد باید آن برگه را امضا می‌کردم. این یعنی منشوری هستم؟ امیدوارم بساط این مسائل هر چه زودتر از فوتبال کشورمان برچیده شود.

 

*یک موضوع دیگر هم هنگام حضور شما در پرسپولیس مورد بحث بود؛ می‌گفتند برخی بازیکنان کم‌کاری می‌کنند. شما این را قبول دارید؟

 

من با به کار بردن کلمه کم‌کاری کاملا مخالفم. به عقیده من یکی دو بازیکن جوان پرسپولیس به‌دلیل جدایی یکباره علی دایی دچار احساسات شدند و نتوانستند احساساتشان را کنترل کنند. وقتی شرایط روانی یک بازیکن افت کند، حتما روی میزان دوندگی و تمرکز او تاثیر منفی می‌گذارد. این برای هر تیمی مخرب است. ما باید طور دیگری به بازیکنانمان نگاه کنیم.

 

*گفته بودید با این بازیکنان صحبت خواهید کرد. این کار را انجام دادید؟

 

بله، سعی کردم با آنها حرف بزنم. ارتباط برقرار کردن با بازیکنان پرسپولیس بسیار ساده و راحت است چون حرفه‌ای هستند و شرایط را درک می‌کنند. من به آنها گفتم بازیکن حرفه‌ای باید تفکر حرفه‌ای داشته باشد. ما مربیان همواره ساکمان پشت درِ رختکن است. امروز می‌گویند شما باید سرمربیگری این تیم را برعهده بگیری و ممکن است فردا ما را اخراج کنند. اساسا چنین رفت و آمدهایی در فوتبال ما وجود دارد و اجتناب‌ناپذیر است. من فقط به آن بازیکنان گفتم باید خودتان را برای شرایطی سخت‌تر از این بسازید. باید با تمرکز به میدان بروید تا چنین حرف‌هایی پشت سرتان نباشد. در ۲ بازی گذشته حداقل ۶ یا ۷ فرصت ایده‌آل گلزنی داشتیم که همه آنها را از دست دادیم. من به بازیکنانم گفتم اگر آن فرصت‌ها به گل تبدیل می‌شد، امروز هیچ حرفی پشت سر هیچ‌کدام از شما نمی‌زدند. برخی احساساتی شده بودند که امیدوارم به فوتبال اصلی‌شان برگردند. به یکی از این بازیکنان گفتم اگر قرار باشد در چنین اوضاع و احوالی بمانی، خیلی زود از پرسپولیس جدا خواهی شد و اگر از این تیم بروی، دیگر هیچ‌کس به یاد نمی‌آورد روزی پیراهن پرسپولیس را به تن کرده بودی. آنها این موضوع را پذیرفته‌اند چون می‌بینم که در تمرین‌ها، با انگیزه و روحیه‌ای بسیار بالا کار را دنبال می‌کنند.

 

*می‌گویند شما دربی‌باز هستید. آخرین باری را که به عنوان سرمربی پرسپولیس در روز دربی روی نیمکت این تیم نشسته بودید، یادتان هست؟

 

بله، بازی را سه صفر بردیم و تعویضی‌هایم گل زدند. مهدی مهدوی‌کیا آن زمان فقط ۱۷ یا شاید ۱۸ سال داشت که به استقلال گل زد. انصافا باید گل‌های بیشتری هم می‌زدیم، حداقل باید ۲ یا ۳ گل دیگر می‌زدیم چون چند موقعیت استثنایی داشتیم ولی آن بازی را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.

 

*حالا خودتان را یک دربی‌باز می‌دانید؟

 

خدا کند این طور باشد. در دربی باید یک تیم شجاع داشته باشید و از اتفاق‌های بازی نترسید. می‌خواهم پرسپولیس را تا قبل از رسیدن به روز بازی با استقلال، به این سطح برسانم. هیجان دربی شاید بازیکنان جوان را اذیت کند ولی اگر درست مدیریت شوند، مشکلی پیش نمی‌آید.

 

*فکر می کنید الان مشکل تیمتان کجاست؟ دفاع، هافبک یا حمله؟

 

هافبک و خط حمله. کناره‌ها هم باید تقویت شود. باز هم می‌گویم تیم جوان و خیلی خوبی داریم ولی این تیم به تقویت فوری نیاز دارد.

 

نام رضا نوروزی را از لیستتان خارج خواهید کرد؟

هنوز در مورد نوروزی تصمیم نهایی نگرفته‌ایم. او بدشانس بود که مصدوم شد. نمی‌دانم، شاید مجبور به این کار شویم ولی شخصا هیچ تمایلی به خارج کردن نام نوروزی از لیست تیم ندارم.

 

*به نظر شما این پرسپولیس می‌تواند قهرمان لیگ شود؟

 

نه تنها پرسپولیس بلکه هیچ تیم دیگری از حالا نمی‌تواند نقشه‌ای برای قهرمانی بکشد. ما باید فعلا سخت کار کنیم و به دنبال ثبات در نتیجه‌گیری باشیم. ذهن بازیکنان من پر از تفکرات مخرب است؛ مثلا می‌ترسند که پرسپولیس باز هم شکست بخورد. این ترس و استرس‌ها، این نگرانی‌ها هم به تیم ضربه می‌زند و هم به خودِ بازیکن. باید این عوامل را از ذهن بازیکنان دور کنیم و اجازه بدهیم به بالاترین حد از اعتماد به نفس برسند. قطعا پتانسیل پرسپولیس بالاتر از چیزی است که برخی تصور می‌کنند. من می‌خواهم یک تیم شجاع داشته باشم. البته در نیم‌فصل، هم زمان کافی برای ایجاد تغییرات تاکتیکی در تیم داریم و هم می‌توانیم بازیکنان جدید جذب کنیم. اصلا شاید در نیم فصل دوم با تیمی کاملا متفاوت به میدان برویم. پرسپولیس با میلیون‌ها هوادار باید همواره در جمع مدعیان قهرمانی باشد. این خوب نیست که بازیکنان در بازی‌های خانگی از شکست بترسند. در ورزشگاه آزادی همیشه باید عالی بازی کنیم و به حریفان موقعیت ندهیم. یعنی دیگر زمانی برای از دست دادن امتیاز باقی نمانده است. اول بگذارید در نتیجه‌گیری و برطرف کردن ضعف روحی تیم به یک نتیجه مطمئن برسیم و بعد در مورد قهرمانی صحبت کنیم. چیزی که در ذهن من است، رساندن پرسپولیس به آن تیم رویایی دهه ۶۰ و ۷۰ است. مدام به این قضیه فکر می‌کنم که با استفاده از بهترین تاکتیک‌ها، به آن تیم رویایی برسیم. از طرفی، معتقدم سایر مدعیان قهرمانی باز هم امتیاز از دست می‌دهند و این موضوع قطعا به سود ماست. پرسپولیس باید در انتظار چنین شرایطی باشد.

 

*در مورد ضعف بدنی بازیکنان پرسپولیس زیاد صحبت کرده بودید. حالا شرایط را چطور می‌بینید؟

 

بازیکنان پرسپولیس در دوران بدنسازی نتوانستند به شرایط مطلوب برسند. من به دنبال دلایل، ریشه‌ها یا مقصران این موضوع نمی‌گردم، بلکه فقط واقعیت را می‌گویم. بازیکن این تیم از دقیقه ۶۵ نمی‌تواند به دستورات تاکتیکی به خوبی عمل کند. شما می‌بینید پرسپولیس در این دقایق، بیشترین گل‌ها را دریافت کرده است، چرا؟ چون این تیم از لحاظ بدنی مشکل دارد. من و همکارانم سعی کردیم تمرین‌ها را دو جلسه در روز انجام دهیم و آرام آرام بازیکنان را به حد مطلوب برسانیم. کار کردن در این شرایط سخت است ولی چاره‌ای نداریم و باید بسازیم. ان‌شاا… به زودی تیم را به شرایط بدنی خوبی می‌رسانم تا بازیکنان بتوانند برای فوتبال‌های ۱۲۰ دقیقه‌ای آماده شوند. در این صورت است که ۹۰ دقیقه تهاجمی بازی خواهند کرد. در همین دیدار مقابل راه‌آهن، دیدید از دقیقه ۷۰ به بعد مجبور شدیم دفاع کنیم. یکی از عوامل آن، فشار وحشتناکی بود که راه‌آهن روی دروازه ما می‌آورد اما دلایل دیگری هم داشت؛ مثلا ضعف بدنی بازیکنان. آنها خیلی زود خسته می‌شدند.

 

*خیلی از هوادارهای پرسپولیس از انتخاب شما شوکه شدند. در نظر سنجی برنامه ۹۰ هم اغلب گفته بودند، ترجیح می‌دادند دایی بماند یا مربی دیگری به جای شما انتخاب شود. فکر می کنید چرا از آمدن شما استقبال نکردند؟

 

من هم یک پرسپولیسی هستم، از کره ماه که نیامده‌ام! سابقه‌ام نشان می‌دهد چه کارهایی برای پرسپولیس انجام داده‌ام. از خیلی‌ها که این همه ادعا دارند، پرسپولیسی‌تر هستم و سال‌ها پیراهن سرخ را به تن می‌کردم. حالا من نباید مورد حمایت مردم باشم؟ چرا برخی می‌خواهند این همه تبعیض بین دو مربی قائل شوند؟ بعضی از آنهایی که شعارهایی می‌دادند، سن و سال کمی داشتند. قطعا اینها به یاد نمی‌آورند که وقتی هفده هجده سال قبل هدایت پرسپولیس به من رسید، تیمم چطور بازی می‌کرد. آن دربی ۳ – صفر را به یاد نمی‌آورند. اینها جوان هستند و تحت‌تاثیر جو قرار گرفته‌اند اما بد نیست به من زمان بدهند. اگر خوب بودم که همین هواداران خوشحال می‌شوند. من هم ایده‌های زیادی برای هدایت پرسپولیس دارم، هم آمده‌ام به خانه‌ام تا به پرسپولیس کمک کنم. مگر می‌خواهم این تیم را زمین بزنم؟ باور کنید کوچک‌ترین توقعی از مردم ندارم فقط اینکه شایسته برخی رفتارها و شعارها نبودم. این حق من بود که روزی سرمربی پرسپولیس شوم، حالا هم به حقم رسیده‌ام. فکر نمی‌کنم زیاده‌خواهی باشد که از هواداران بخواهم به من زمان بدهند.

 

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

پوشش زنده گفت و گوی ویژه / مناظره هوشنگ نصیرزاده و منصور عظیم زاده بر سر اساسنامه

پوشش زنده گفت و گوی ویژه / مناظره هوشنگ نصیرزاده و منصور عظیم زاده بر سر اساسنامه

وب سایت رسمی برنامه نود- در چند روز گذشته در برخی روزنامه ها و سایتها بحث اصلاحات اساسنامه فدراسیون فوتبال و عدم تایید آن توسط کمیته ۱۳ نفره منتخب مجمع فدراسیون فوتبال و همچنین فیفا مطرح شده است.

به گزارش وب سایت نود، برخی رسانه ها معتقد بودند که انتخابات اسفند ۹۰ که منجر به انتخاب کفاشیان شده غیر قانونی بوده و با اساسنامه ای برگزار شده که به تایید مجمع و حتی فیفا نرسیده است و به همین دلیل به منظور بررسی این ماجرا هوشنگ نصیرزاده، رئیس کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال که در زمان اصلاح اساسنامه توسط کمیته موقت ۱۳ نفره مشاور حقوقی بوده و منصور عظیم زاده رئیس سابق کمیته روابط بین الملل فدراسیون در سالهای ۸۷ و ۸۸ که بر قوانین بین المللی تسلط دارد، مناظره ای برگزار خواهد شد که منتخب جملات مناظره کنندگان را در این لینک می توانید بخوانید:

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

اجرای متفاوت گفت و گوی تلویزیونی روحانی و احمدی​نژاد را ببینید

اگرچه مرتضی حیدری مجری نشست​های تلویزیونی محمود احمدی​نژاد بود اما علی عبدالرشیدی در مقابل حسن روحانی در نخستین نشست تلویزیونی وی قرار گرفت.
RSS