بخش اول مصاحبه مفصل با دادگان/ وزارت و فدراسیون کی روش را نمی خواهند/ متاسفم برای کسانی که سکوت کرده اند/ تدوین اساسنامه مشترک فدراسیون ها ذلت است

وب سایت رسمی برنامه نود- گفت و گو با رئیس سابق فدراسیون فوتبال که این روزها از او به عنوان مدیرعامل احتمالی پرسپولیس نام برده می شود، در شرایطی خاص امکان پذیر شد.

به گزارش وب سایت برنامه نود، این گفت و گوی سه ساعته آنقدر تیتر و نکته داشت که واقعا انتخاب تیتر برای گفت و گو با محمد دادگان کار راحتی نبود. او مثل همیشه بی پرده و رک حرفهایش را زد و به قول خودش  به سکوت بسیاری از اهالی فوتبال و ورزش تلنگر زده باشد. وقتی محمد دادگان برای سکوت بسیاری ابراز تاسف کند، آن وقت است که باید برای وضعیت آینده فوتبال و ورزش کشور نگران بود. گفت و گوی دادگان در دو بخش منتشر می شود. فیلم این مصاحبه هم فردا شنبه روی خروجی سایت برنامه نود قرار خواهد گرفت.

گفت و گو از چیا فوادی، مرتضی میثاقی، حسن مهدوی نژاد

گزارش تصویری از محمد کرمعلی

 

آقای دادگان، خیلی ممنون که مصاحبه با سایت برنامه نود رو پذیرفتید. بهانه ای که باعث شد ما برای مصاحبه پیش شما بیاییم بحث واگذاری استقلال و پرسپولیس بود. به هر جهت آقای هدایتی اعلام کرده که می خواهد باشگاه را بخرد و گفته است که گزینه اول مدیرعاملی پرسپولیس شما هستید، نظر شما درباره وضعیت کنونی پرسپولیس چیست و آیا با واگذاری باشگاه به اشخاص و نه فقط آقای هدایتی، اوضاع پرسپولیس بهتر می شود یا اتفاقات دیگری می افتد؟

بسم الله الرحمن رحیم، من هم خوشحال هستم که در خدمت شما هستم ولی قبل از اینکه سوال را جواب بدهم می خواهم بگویم که گزینه مدیرعاملی نیستم و همیشه آرزوی موفقیت برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس می کنم، نه صرفا که باشگاه پرسپولیس باشد و امیدوارم هر دو باشگاه موفق باشند. حالا آقای هدایتی امروز اسمش برای خریدن باشگاه مطرح است و امیدوارم که بحث فروش باشگاه و مزایده اش محقق بشود و واقعا بتوانند اشخاصی که دارای شرابط خوب هستند این باشگاه را بخرند که من بعید می دانم که به شخص بدهند.

یعنی شما می گویید که ۹ اردیبهشت چنین اتفاقی نمی افتد؟

من بعید می دانم که به شخص بدهند اما ان شالله که محقق شود و اینکه هر کسی که می خرد این را باید بداند که پول صرفا نمی تواند یک تیم را بچرخاند. یک بخشش پول است  حالا شاید بخش مهمی باشد اما اگر آدمها فکر کنند که تنها پول راز موقیت برای تیم داری است نیست، آن هم در فرهنگ ما و در کشور ما که داشتن یک تیم و چرخاندنش کار سختی است. از نظر حواشی منظورم است و نه تیمداری کردن. در ایران اینطوری است و این شرایط را دارد. وگرنه پرسپولیس ۲۲ بازیکن است و با کادر و همه چیزش ۲۵ تا نمی شوند. شما می خواهید ۲۵ نفر را اداره کنید و این همه مشکلات. چرا؟من از شما می پرسم؟

بالاخره این باشگاه مشکلات گذشته را دارد، بدهی های انباشته زیاد دارد و مدیران هم تاثیرگذار بودند در این ماجرا…

حالا ما بگوییم اگر همه بدهی های پرسپولیس را دادند، مشکل ندارد؟

یکی از مشکلات را گفتم…

شما یکی را گفتید، شما ببینید مدیریت چه بلایی سر این باشگاه آورده است، ولی الان کجا هستند؟ وزارت ورزش و معاونش را می گویم. ان شالله که حرف می زنیم ناراحت نمی شوند.کجا هستند؟ آن روزهایی که می گفتند می خواهند بهترین دوران استقلال و پرسپولیس را ایجاد کنند؟کو؟ کجا هستند؟ ۷ مدیرعامل آوردند، شما برو بدترین و عقب افتاده ترین کشورهای دنیا، حالا نمی خواهم اسم ببرم که تیمداری اش در حد صفر است، ببین در طول ۱۲ -۱۳ ماه، ۷ مدیرعامل عوض کردند…

سه سرمربی هم عوض کردند…

می شود؟بعد هم می گویند ما پول آوردیم، اسپانسر آوردیم. به چه درد مردم و پرسپولیس خورد؟ همه را فراری دادند. بعد می گویند راهکار بدهید، راهکار این است که شما بروید، دیگه از این راهکار بهتر؟ بودن شما چه نفعی به حال پرسپولیس واستقلال داشت؟ نمی خواهید قبول کنید این راه را اشتباه رفتید؟ با گزینه هایی که انتخاب کردید، با پولهایی که بی حساب و کتاب ریختید در شکم این باشگاه. مدیریت نتوانستید بکنید. الان هم دو مدیرعامل دعوا می کنند که من مدیرم، آن یکی هم می گوید من مدیرم. شما بروید ببینید یک جای دنیا همچین چیزی وجود دارد؟دلم می خواهد شما پشت صحبتهای من شما هم بگویید. بگویید آقای دادگان گشتیم یک رفرنس پیدا کردیم که در تیم شیر و بز افغانستان، آنجا یک همچین اتفاقی افتاده است. هیچ جای دنیا در عرض یک سال ۷ مدیرعامل و ۷-۸ ۱۰ تا مربی عوض بدل شوند با کمک هاشون و بروند و یک گروه دیگر بیایند. پول مربی ۶ میلیارد تومان، اصلا شما این را می دانستید؟ پرداخت شده. که چی؟ پول کی را داده اید؟ بعد می گویند شخص است واسپانسر است. رانتش را به آن اسپانسر داده اید. اگر کسی نمی گوید من می گویم. باز هم مردم ضرر کردند. شما می گویید یکی عاشق بود آمد و پول داد. بهش رانت دادید. اگر نه او که نمی آید پولش را بدهد. امتیاز ازت می گیرد و پول می دهد.خب چیکار کردید؟ چی شد آخرش؟ پرسپولیس چه جایگاهی دارد؟ چند تا تماشاگر دارد؟

کاندیدای سقوط است…

یک بازی آمدند و آن هم فقط بحث اخلاقی بود نسبت به عربستان.

رایگان هم بود…

بحث اخلاقی جلوتر از رایگان بودن بود. مشکلاتی که در جده پیش آمده بود همه به هم اس ام اس می دادند و در وایبرها می زدند به خاطر اینکه بزنیم در دهان عربستان مردم بیایید. بازی بعدی چی شد؟

۱۰ هزار نفر هم نرفتند…

خب پس در هیچ کاری اش موفق نبودی، پس چرا اینقدر اصرار دارید که من این کار را بکنم؟خب نکن. بده دست کسانی که بلد هستند.

شما یک مناظره رادیویی اول فصل با آقای امیررضا خادم داشتید…

قبل از فصل بود.

شما گفتید به آقای خادم که شما پهلوان هستید و توصیه هایی به آقای خادم کردید که وجهه اش  را حفظ کند.ناراحت هم شد.ظاهرا پیش بینی ها و توصیه های شما درست درآمد…

گفتم به هفته هفتم نمی رسد. هفته هفتم هم دعوا شد و مدیرعامل رفت. به چه دلیل؟ به این دلیل این کار برای خودش رمز و رموزی دارد و فوت کوزه گری دارد. همه در این مملکت دوست دارند مدیرشوند. یارو دکترا می گیرد دوست دارد مدیر شود، قهرمان است دوست دارد مدیر شود. بابا مگر می شود؟ در هر جا که مثلا دکترا می گیرند، دوست دارند همان موقع مدیر شوند. قهرمان است دوست دارد مدیر شود. بابا نمی شود. مدیریت شرایط خاص خودش را دارد. هی می گویند ما به دنبال راهکاریم اما به ما راهکار نمی دهند. بهترین راهکار این است که شما بروید. یعنی شما فکر می کنید نبودید پرسپولیس بدتر از این می شد؟ استقلال این شرایطی که دارد بدتر از این می شد؟ ببین شما بودید این است، نبودی فکر می کردید بدتر می شود؟ به خدا بهتر می شد. اینها هی می گویند ما آمدیم که پرسپولیس دیگر از دولت پول نگیرد.یکی بیاید پولش را بدهد. خب چی شد؟ ۷ تا مدیرعامل بیاید؟ آن مشکلات هم برای مدیران عامل پیش بیاید؟

بهتر است به این ماجرا هم بپردازیم. شما  آن زمان که رئیس فدراسیون فوتبال بودید، دو ساختمان برای استقلال و پرسپولیس خریدید که در قیمت گذاری اموال باشگاهها، جزو آن اموال است و قیمت دو باشگاه هم ۲۹۰ میلیارد تومان تعیین شده است. یک بار گفته بودید که این مدیرانی که آمدند در طول سالهای پس از رفتن شما از فدراسیون،حتی یک ساختمان هم به ساختمان های دو باشگاه اضافه نکردند، زمین تمرین اضافه نکردند.خب این همه هزینه به صورت چند ده میلیاردی خرج بازیکن و مربی می کنند، چرا مدیران زیرساختی فکر نمی کنند؟ آکادمی و کمپ تاسیس نمی کنند و نمی خرند؟

من از شما این سوال را می کنم و از کسانی که الان صحبت من را گوش می دهند. اینها برای این می آیند که خدمت کنند؟ خدا شاهده برای اینکه خودشان را مطرح کنند می آیند. خدا شاهده.کسی که برای خدمت می آید دور شکمش نود است، می رود ۱۱۰ می شود؟ می شود؟ خدمت بکنی ۲۰-۳۰ کیلو اضافه وزن بیاوری؟ غصه مردم را باید بخوری. همین ها دنبال این هستند که کدام کانال صدایشان می کند که صبح بروند. خودشان را مطرح کنند، در آینده هم برای نمایندگی مجلس ثبت نام کنند. حالا شما صبر کن، ببین همه آنهایی که آن زمان گفتم چه کسانی برای مجلس ثبت نام می کنند.

زمزمه هایش هم هست. همین در برنامه نود گذشته عادل فردوسی پور به محمد حسین نژاد فلاح گفت که آیا می خواهد نماینده مجلس شود یا نه…

من این سوال را دارم، آقای نژاد فلاح قابل احترام. اصلا فکر می کرد مدیرعامل پرسپولیس شود؟ یعنی ما یک صف بندی نمی کنیم؟

قائم مقام است، مدیرعامل نیست…

آن شب به عنوان مدیرعامل بود. نه ایشان، نه آقای رویانیان، واقعا نمی خواهم اسم ازکسی در استقلال و پرسپولیس ببرم. اینها اصلا می دانند مدیریت در فوتبال یعنی چی؟مدیریت در ورزش یعنی چه؟ همین که به آنها پست را می دهی، می گیری؟ برای چی می آید؟ برای خدمت؟ قران را بگذارید جلویش بگوید من برای خدمت آمده ام، به ولله فقط برای مطرح خودشان می آیند. جیب خالی، پز عالی، برای مطرح کردن خودشان می آیند. شما می دانی اینجا کار کردن سخت است. شرایط مهیا نیست، برای چی می آیید؟

تیمی که ۳۰ میلیون هوادار دارد، واقعا مدیریت کار سختی است. آقای رویانیان زمانی که مدیرعامل بود، برنامه های زیادی را برای باشگاه داشت، از تاسیس دانشگاه تا کارهایی که ایشان می گفت درآمدزایی می کنم و پرسپولیس را از کمک دولت بی نیاز می کنم…

در هفت کشور دنیا دفتر نمایندگی درست می کند.

وقتی رفت، بیش از ۱۰۰ میلیارد با بدهی مدیران قبلی بدهی به جا گذاشت، آقای رویانیان با شما مشورت می کرد، من یادم می آید یک مراسمی شما را دعوت کردند تجلیل از پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس.

بله، من را هم دعوت کردند به آن مراسم.

صحبتی با شما کرده بودند که آقای دادگان ما چه کار کنیم؟

قبلش به من گفت که بروم یا نه که من همان موقع صحبت کردم و تیتر روزنامه ها هم شد. تیتر این بود که آقای رویانیان، هم آبرویت را می گذاری و هم آرزویت را. خدا شاهد است. روزنامه خبر ورزشی هم بود. وقتی رفت گفت آقای دادگان راست گفت. هم آبرویم را گذاشتم، هم آبرویم را. خب برای چی می آیی؟ وقتی نمی دانی پس چرا می آیی؟ اسم بازیکنان را نمی شناسی، آن وقت این جای تاسف ندارد، آن مدیرانی که در وزارت ورزش امروز می روند و اینها را می آورند، ۷ تا مدیرعامل عوض می کنند. شما باید از اینها بپرسی، هر روز تقسیم کار می شود در هیات مدیره، آدمهای جدید می آیند. شما اصلا می توانید قبول کنید؟ جواب هیچ کسی را نمی دهند. هر موقع می آیند خیلی راحت و آرام، حالا یک اشتباهاتی شده درست می کنیم. که چی؟ تمام شد فصل. چی را درست می کنید؟ من یک روز سوار هواپیما شدم، مهماندار هواپیما فهمید با آدمهایی که داخل هواپیما بودند. من با خانواده ام بودم. خلبان من را صدا کرد و من رفتم جلو و از من یک سوال کرد. گفت آقای دادگان چرا ما به مکزیک و پرتغال باختیم؟ من هم دیدم خلبان است، فوتبال را هم دوست دارد، اطلاعاتش هم خوب است. گفتم جواب این سوال شما را بعدش می دهم. یک سوال از شما می کنم و بعد جواب بده. خدا شاهده به روح مادرم. گفت بپرس آقای دادگان، گفتم شما چرا یک روز سر ساعت نمی پری؟الان داری ما را با همه فامیل می بری به مالزی، ۴ ساعت و نیم تاخیر کردی، هر موقع شما سر ساعت پریدید، ما هم می رویم و پرتغال را می بریم. همه آدمهایی که می آورند باید به وزارت بخورد، عین خودشان هستند. بی هنر و بدون دوراندیشی و بدون بلد بودن کار. شما فکرمی کنی می روند کی را می آورند؟ خدا شاهده بین خودشون انتخاب می کنند. به آقای خلبان گفتم شما هر موقع سر ساعت پریدی، شما مطمئن باش که ما مکزیک را می بریم. پروازی که سر ساعت می پرد، لوفتانزاست، تیمش هم می شود آلمان، ماشینش هم می شود آن. مال ما هم باید ماشینمان پراید باشد و پیکان باشد. آدمهایش هم باید من باشم و اینهایی که در وزارت ورزش و جوانان هستند. می روند چه کسی را پیدا می کنند؟ مثل خودشان. شما فکر می کنید آدمهای قوی تر از خودشان را می آورند؟ بگه بیاید بایستد و بچرخاند. به ولله اینها نیست.می خواهند بمانند به هر شرایطی شده. پرسپولیس و استقلال و اصلا ببینید فوتبال کشور به کجاست؟ متاسفم که هیچ کس حرف نمی زند. متاسفم. ما ۱۵ ام دنیا بودیم ما را می کوبیدند. به ولله ۱۵ ام دنیا شدیم ما . که رئیس جمهور وقت، رئیس دولت اصلاحات، رفته بود اروپا که حالا ایتالیا بود آلمان بود کجا بود، برگشت آمد ایران، من را صدا کرد رفتم خدمت ایشان گفت آقای دادگان، صدراعظم آلمان من را دید گفت ایران پانزدهم است آلمان هفدهم. من فهمیدم تازه فوتبال چقدر پیشرفت کرده که صدراعظم آلمان از بالا بودن ما چقدر ناراحت است. حالا کی ناراحت است؟ حالا من این سوال را می کنم، کی ناراحت است؟ همه با خنده از کنار هم می گذرند. شما ببین هر روز راجع به سرمربی تیم ملی چه چیزهایی گفته می شود؟

آقای دکتر، حالا ورزش و مشکلاتش که زیاد هستند. یک نمونه اش سر پاداش های قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد در جام جهانی آمریکا که جالب است خود فدراسیون کشتی با وزارت ورزش توافق کرده اگر در جام جهانی آن هم در خاک آمریکا قهرمان شود پاداش نمی خواهد.از مشکلات ورزش بگذاریم. خود این فوتبال اینقدر مشکل و معضل دارد که آدم تعجب می کند از سکوت مجمع فدراسیون فوتبال.سکوت جامعه فوتبال و اتفاقاتی که دارد می افتد. مثلا دیروز داشتیم با آقای درودگر مدیرعامل کنونی نساجی و آقای پهلوان دبیرکل شما در فدراسیون صحبت می کردیم، می گفتند در دوره ریاست شما در فدراسیون، حقوق داوران لیگ برتر، لیگ یک، لیگ دو و فوتسال، ماه به ماه پرداخت می شده، درست است؟

بله

الان سه سال است داوران پول نگرفته اند، خب این داور معلوم است به سمت کارهای خلاف برود، پرچم بفروشد، سوت بفروشد، آفساید بفروشد، پنالتی بفروشد، چرا حالا پول داوران را نمی دهند عجیب است…پولش کجا هزینه می شود؟

من از شما می پرسم، چرا کسی نمی رود بپرسد و بنویسد؟ این واقعا برای جامعه مطبوعاتی شرم ندارد؟

جامعه مطبوعاتی می رود و می نویسد، اما فایده ای ندارد…

واقعا فدراسیون فوتبال پول داوران را ندارد بدهد؟ ندارد بدهد خب برود.

وقتی پول نمی دهند، پس نباید توقع داشته باشند، داوران پاک سوت بزنند…

نشدنی است. مگر می شود؟ وقتی خود داور می فهمد بالادستی اش هست، مگر می تواند خودش نباشد؟ بله هست، از من بپرسید به شما بگویم.

شما چطور پول داوران را سر وقت می دادید؟

شما بگو یک روز ما از فدراسیون رفتیم به جایی یک قران بدهکار باشیم. کی آمد بنویسد؟ کی آمد بگوید؟ به ولله یک ریال هم بدهکار نبودیم.

به آژانس هواپیمایی یک قران بدهکار نبودید؟

یک ریال هم بدهکار نبودیم.

ظاهرا چند میلیاردی بدهی دارد فدراسیون فوتبال به آژانس هواپیمایی.

(محمد دادگان از جایش بلند می شود و به سمت تلفن دفترش می رود و به دفتر آژانس هواپیمایی سهند زارع زنگ می زند)

دادگان: الو، سلام، دادگانم، حال شما خوبه؟ داود جان شمایی؟ گوشی را محبت می کنی بدهی به زارع؟

(آژانس سهند زارع گوشی را برمی دارد)

دادگان: الو، آقای زارع، قربونت، من صدایت را روی اسپیکر گذاشته ام و دوست دارم که آنطوری که خودم نسبت به شما هستم همان را بگویم. اینجا صدایت دارد ضبط می شود، جان آن پدرت اگر غیر این است بگو، ما با شما در فدراسیون فوتبال،  یک ریال از ما طلبکار بودی وقتی ما می خواستیم از فدراسیون برویم؟

زارع: نه اصلا

دادگان: حساب شما را در کجا تسویه کردم؟

زارع: در فرودگاه فرانکفورت

دادگان: آمدی در آلمان پولت را قبل از جام جهانی دادم.

زارع: در فرودگاه فرانکفورت خدا بچه های شما را نگه دارد، پول ما را دادید

دادگان: پول شما را پس دادم یک گروهی دارند ضبط می کنند، الان چقدر طلب داری؟

زارع: خیلی

دادگان: خیلی یعنی چقدر؟ تو را به خدا جان پدرت بگو

زارع: بالای یک میلیارد تومان

دادگان: از شما یک صد تومانی می خواستی؟

زارع: نه دیگه شما گفتی بیا آلمان پولت را بدهیم.

دادگان: گفتم بیا آلمان پولت را بگیر، قربونت زارع جان

حالا کاری ندارد، همین جا را شما بروید بپرسید ببینید ما یک یک ریالی بدهکاریم؟ هر جا که من کار کردم.بگویند یک ریال، آمد در آلمان خداشاهده، گفتم اگر تیم ما برد تهران می دهم اگر باخت دیگر پاداش نمی دهم همین جا پولت را بگیر.

شما با مربی هایی که کار می کردید، قرارداد می بستید اول یا اینکه مثلا می گذاشتید یک مدت بگذرد بعد قرارداد می بستید الان مربیان تیم ملی امید شش ماه است قرارداد ندارند، مربیان تیم های نوجوانان و جوانان الان قرارداد ندارند…

شما بروید بپرسید، چرا نمی خواهید یک کسی بیاید و واقعیت ها را بنویسد؟الان از پیش من رفتید بروید پیش آقای فرکی، پیش برانکو، پیش آقای سجادی، پیش آقای مایلی کهن، پیش آقای علی دوستی مهر، حمید علیدوستی، اینهایی که مربی ما بودند. بگو شما یک ریال از ما طلب داشتی؟همه تسویه بودند. الان هتل آزادی،هتل استقلال، بپرسید زمان آقای دادگان، اوضاع چطور بود…

هتل المپیک یک زمانی به خاطر بدحسابی به تیم های ملی در چند سال گذشته جا نمی داد…

الان تیمهای دانشگاه آزاد می روند، سریع جا می دهند، می گویند آقای دادگان، هر حرفی بزند همان است.

این شیوه مدیریت چه فرقی کرده که آن موقع درآمد هست الان نیست؟ یا هست و عنوان می شود که نیست؟

این دیگر بستگی به آدمها و ذوق و هنرشان دارد که چطوردربیاری و چطور هزینه کنی. دخل و خرجت را بدانی. الان مگر تیم های ملی نوجوانان و جوانانمان این همه سفر نرفت؟ شما از علی دوستی مهر سوال کن، گفت آقای دادگان مشکل تیم ما چه بود؟ گفتم مشکل این بود که تیم شما  این همه سفر رفت. همه بازیکنان اشباع شده بودند.

تیم ملی جوانان دوره قبل که در میانمار اوت شد را می گویید؟

آره به خدا، دوستی مهر هم گفت آره به خدا آقای دادگان، گفتم زمان ما شما می آمدی ۵ تا سفرمی خواستی من یکی می بردم. الان اصلا فدراسیون دقت نمی کند. هر چه سفر جور می شود می گویند آقا بروید. شما بچه ای که ۱۶-۱۷ ساله است را می بری آلمان.کی چی؟ بعد از آلمان می بری بازیهای آسیایی میانمار، در آلمان سیر می شود،که چی؟ کی کارشناسی کرد؟

اینجاست که می گویند باید در مدیریت ورزشی ، تخصص هم وجود داشته باشد…

اینها دیگر به درد نمی خورد. باید نگاه کنی ببینی مدیریت چه کسی را دارد.

آقای دادگان با این ناکارآمدی در فدراسیون، چرا مجمع فدراسیون پویا نیست؟ سکوت کرده؟ اساسنامه اشکال دارد؟ اعضای مجمع اشکال دارد؟ الان وزارت ورزش دارد یک اساسنامه مشترک می دهد به فدراسیون ها، می گویند بندهای عجیب و غریب هم دارد…

خوب سوالی کردی، شما ببینید، چرا هیچکدام از روسای فدراسیون ها صدایشان درنمی آید؟ مگر اساسنامه را باید وزارت ورزش بنویسد؟ مگر مربی را می خواهند انتخاب کنند، وزارت ورزش باید کارشناسی کند؟ تو را به پیغمبر همه اینها را بنویسید، این به قهقرا رفتن است.شما فرض کنید حالا من رئیس فدراسیون بودم. از شما سوال می کنم.من می گفتم سرمربی کیه، آقای خادم، آقای سجادی، آقای گودرزی، شما بیا اعلام نظر کنید؟

الان مربی تیم ملی بسکتبال را وزارت ورزش تایید کرده…

بله، چرا؟ چون می خواهند کار را کوچک کنند و آدمهای کوچک را بیاورند.اگر رئیس یک فدراسیونی الان این کار را می کند، شما بدان برای بقای ورزش نمی کند، برای بقای خودش این کار را می کند. وقتی دارند توی اساسنامه ها دست می برند، همین را بنویس که من می گویم. آقای رئیس فدراسیون ، کلاهت رو بگذار بالاتر، که بیایند همه چی را از تو بگیرند که تو رئیس باشی؟

خبر دارید که می گویند در یکی از بندهای اساسنامه مشترک و در برخی مجامع فدراسیون ها، رای وزیر به جای یک رای، دو رای حساب می شود، خیلی عجیب است، رئیس جمهور و بالاترین مقام کشور در هر انتخاباتی یک رای دارد، وزیر ورزش دو رای دارد، البته ظاهرادر پیش نویس آمده است. در ورزش های غیر المپیکی هم ظاهرا وزیر ورزش در عزل و نصب روسای فدراسیون ها نقش دارد…

این را من نمی دانم وبی اطلاعم اما در حالت کلی می خواهم بگویم که  دخالتهایی که می کنند تمام فدراسیون ها باید بدانند این یک روش منسوخ شده و عصر حجری است.

فکر کنم قبل از انقلاب یک چنین اساسنامه هایی در ورزش داشته ایم. درست است؟

بله اینها را دیگر الان نمی پسندند. اگر شما قبول نداری کسی را، نگذار کسی رئیس فدراسیون شود اما اگر کسی در مجمع رای آورد و رئیس فدراسیون شد، پس آدم کارشناسی است.کارشناس نباشد، هم سطح خودت است. شما آن روزی که یک نفر می خواهد انتخاب شود، نباید بگویی دبیرت را من می گذارم، نایب رئیست را من می گذارم. سرمربی خواستی انتخاب کنی باید بیایی توی کمیته ما، مگر شما ها اظهر من الشمس هستید؟شما اول ثابت کنید خودتان این کاره هستید، بعد بیایید کار را در دست بگیرید، من هم موافقم. شما ثابت کن متخصصی، ثابت کن می توانی سرمربی تیم ملی را انتخاب کنی، بیا انتخاب کن. ولی واقعا جای تاسف است برای آن فدراسیون هایی که برای اینکه در آن پست بمانند همه شان سکوت کرده اند.

این تدوین اساسنامه مشترک تحمیل است؟

نه تحمیل نیست، ذلت است. تن به این ذلت می دهند که بمانند. آقای رئیس فدراسیون، ۴۰ رئیس فدراسیون هستید، یکی از شما بگویید این اساسنامه را قبول ندارید.

یک نفر هم نگفته…

هیچ کس هم نمی گوید.

حالا تکلیف فوتبال و کشتی و قایقرانی که با مجامع جهانی ارتباط دارند چیست؟ یک وقت تعلیق نشوند…

الان مگر نایب رئیس اول و نایب رئیس سوم در بخش بانوان و دبیرکل را در فدراسیون فوتبال نگذاشتند؟

تازه می گویند خلاف اساسنامه بوده برداشتن این افراد و حتی گذاشتن جایگزین هایشان…

برداشتننشان را وزارت انجام داده است. ولی کار را چه کسی انجام داده است؟ فدراسیون فوتبال. دیگر مجمع بین المللی نمی آید که دخالت کند. تحمیلی از طرف آنها بوده،سفت از طرف من بنویس، آقای کفاشیان هم به این خواری تن در داد و قبول کرد که در فدراسیون این همه دخالت کنند.

تا خودش بماند…

بله برای اینکه خودش بماند. پس برای من؟ برای مردم؟برای ملت؟ برای آبرو؟به خدا هیچکدام. فقط برای اینکه بمانند. اگر نه می شود که یک نایب رئیسی که برای تو تلاش کرد که تو رای بیاوری و رئیس شوی را آنطور کنار بگذاری؟

سیدمحمد هادی آیت اللهی، برای کفاشیان ۴۰ رای جمع کرد، با شما هم دوست بود؟

نه،  می شناسمش به عنوان رئیس هیات اما هیچ موقع دوست نبودیم.

یک بار مصاحبه کرده بود و گفته بود در رئیس شدن صفایی فراهانی و شما و کفاشیان نقش مهمی داشته ام و هیاتها را به خط می کردم…

یک بخشی اش را راست می گوید اما اگرخودش هنر داشت خودش رئیس می شد، برای کسی رای جمع نمی کرد. در وجود خودش نمی دیده

همین آقای مهدی محمد نبی هم خیلی در رئیس شدن دوباره کفاشیان نقش داشت اما کنارش گذاشت…

بله، البته اینها خودشان شرایط احراز را ندارند، می گویند حالا من بروم یک کاری کنم و به یکی دیگر رای بدهم و کاری کنم که او هم من را بیاورد. شما نایب رئیسی که تلاش کرد شما رای بیاوری گذاشتی کنار و نایب رئیسی که خودت نمی خواستی آوردی، بعد هم می گویی استقلال فدراسیون؟ دبیرفدراسیون را شما آوردی؟ نایب رئیس خانمها را شما آوردی؟ الان هم همه اینهایی که راجع به آقای کی روش می گویند سفت از طرف من بنویس، همه دروغ است. جنگ زرگری بین وزارت و فدراسیون است. هیچ کدامشان کی روش را نمی خواهند. به ولله کی روش را نمی خواهند. دیگه بالاتر از ولله هست؟

شما بندهای قرارداد کی روش را دیدید؟

شنیدم و همانهایی بود که نوشت شده بود.

خوب تنظیم شده بود؟

نه

بعضی منتقدان می گویند ترکمن چای بود، شما موافقید؟

اصلا همچنین چیزی توی قراردادها نیست. ولی چرا؟ ضعف من باعث می شود همه امتیازها را بدهم.

الان مالیات کی روش هم محل بحث است. خیلی بیشتر از آن چیزی است رسانه ها می گویند. جرات نمی کنند رقمش را اعلام کنند. مالیات برانکو در تیم ملی را هم شما می دادید؟

بله فدراسیون فوتبال می داد. البته می توانی قبول نکنی،در تعهداتت است، می بندی مالیات را من می دهم یا نمی دهم

می گویند اداره مالیات گفته قانونی هست ارگانهایی مثل فدراسیون یاباشگاهها مالیات مربی ها را ندهند و خود مربی ها باید پرداخت کنند…

خب قرارداد اینطور بوده که فدراسیون قرارداد آقای کی روش را پرداخت کرده است.یا چک بین راهی داد. مهم این است که مالیات پرداخت شود. حالا مسئولیتش را یکی می پذیرد.

شما با حضور آقای کی روش موافقید؟ البته اگر کی روش را پکیج ببینیم، در بخش فنی و مدیریتی که البته انتقاد وزارت بیشتر به بخش مدیریتی کی روش است یا مسایلی که اسدی دبیرکل فدراسیون به کی روش گفته که سرپرست تیم ملی را باید فدراسیون بگذارد یا چه کسانی اطراف تیم ملی باشند را باید فدراسیون تعیین کند و مترجم باشد یا نباشد،مشاورهای کی روش باید بروند، اینها درست است؟

اینکه سرپرست بگذارند حق فدراسیون است حق وزارت ورزش نیست. حق فدراسیون فوتبال است اما شما از دبیر فدراسیون این سوال را بپرسید اینی که می گویی حق ماست،حق فدراسیون این بوده که شما از وزارت تحمیل بشوید؟این را هم بگویید، چه اشکالی دارد؟ اما من حرف حقیقت را می پذیرم. حق فدراسیون است که سرپرست بگذارد.ولی حق فدراسیون نیست کمک مربی بگذارد، می تواند پیشنهاد بدهد. سرمربی است که باید انتخاب کند.

شما در کل موافق هستید با حضور آقای کی روش؟

فنی با حضور کی روش موافقم.

با اینکه منتقدانش می گویند در جام ملتها و جام جهانی نتیجه نگرفته ایم؟

نتیجه نگرفته ایم  در جام ملتها و جام جهانی. دوره ما در جام جهانی آلمان ما ۲۵ ام شدیم منفورشدیم من و برانکو، الان ۲۸ ام شدند، آن وقت شدند سپاه ملی. آن محیط جو است که درست می کنند. من می خواهم این سوال را بپرسم. کی روش فوتبال را بلد است اما اختیاراتش این نیست.  من همیشه گفته ام. آن موقع که همه ایران دنبال این بودند که کی روش را بردارند من گفتم بماند. شما مصاحبه من را بخوان.

بعد از لبنان در مقدماتی جام جهانی؟

زنگ زدم به آقای کفاشیان، داره ضبط می شه شما برو از خودش بپرس.

البته خودش هم تایید کرده بود همان زمان…

گفتم به کفاشیان گول نخوری کی روش را برداری، این فشارها همیشه هست، پایش وایستا.و وایساد و موفق شد. کی روش خدایی کار بلد است. نظم و دیسیپلین را نه با کلانتری، نه با زور، نه بار جنگ، به تیم داده است.

شما خودتان از کسانی بودید که بازیکن سالاری مبارزه کردید، فکر کنم کی روش یک دوجین بازیکن را از تیم به خاطر همین مساله کنار گذاشت…

خدایی اش این کارش درست بود. ولی اختیاراتش خارج از مسایل فنی است. مثلا همین که کی روش بگوید سرپرستش کی باشد، یا بازی تدارکاتی جور کند، چون باید پیشنهاد بدهد تا فدراسیون قبول کند. اما اینقدر ما کند ذهن هستیم و فشل عمل کردیم که ایشان فهمیده است شتر را دم کدام خانه بخواباند. همه امتیازات را هم گرفته است ولی حالا وزارت ورزش آمده است که این امتیازات را بگیرد. اصلا به وزارت ورزش ارتباط ندارد. از اختیارات وزارت ورزش نیست. به ولله نه وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال کی روش ر ا نمی خواهند و دارند با مردم بازی می کنند و جرات این را ندارند که بگویند کی روش برود.

کی روش به نظر شما می رود یا می ماند؟

به نظر من با شرایطی که هست نباید بماند. برای کی بماند؟ نه وزارت ورزش می خواهدش نه فدراسیون فوتبال، یک موقع برای من تیتر زدند قبل از جام جهانی دوست دارم بروید و در بیاورید. تیتر زدند که تیم ملی باید با مربی ایرانی به جام جهانی برود. دو تا از مربی ها به رئیس جمهور نامه نوشته بودند که تیم دارد بدون مربی ایرانی به جام جهانی می رود. من هم در روزنامه جواب دادم مربی ایرانی سه چهار نفر روی نیمکت است. فرکی سجادی و شاهرخی.ولی تامن هستم برانکو هم هست. بروید تیتر را بخوانید و وایسادم.شما فدراسیون فوتبال نمی خواهی کی روش را؟ قشنگ صدایش کن، تمام کن برود پی کارش. این بازیها چیه با وزارت ورزش درست کردی؟

کی روش را ممنوع الخروج هم کردند…

اصلا این بازیها یعنی چه؟چرا این همه باعث می شوی ایران در دنیا کوچک شود؟ چرا؟ قشنگ کی روش در اتاق، آقا ما شما را نمی خواهیم. خداحافظ.چند وقت است می گویی ما می خواهیم، هیات رئیسه نمی خواهد می خواهد، وزارت می خواهد وزارت نمی خواهد، دارم به شما می گویم ولله نه وزارت ورزش و نه فدراسیون فوتبال کی روش را نمی خواهند. حالا کی روش چطور می خواهد بماند؟

مردم چون می خواهند…

به خاطر مردم است و مردم می خواهند ولی در چارچوب با کی روش قرارداد بسته نشد.

سر پیراهن تیم ملی هم دعوا بود. دوره شما با پوما قرارداد داشتید، کیفتش هم خوب بود…

کیفیت بد باشه، به کی روش چه ارتباطی دارد؟ولی شما ببین چه اختیاراتی به کی روش داده اند که راجع به پیراهن وکیف و ساک و همه چیز ایراد می گیرد، چرا؟ضعف از فدراسیون است که این این کارها را می کند.وقتی این کار را کرد و گفت نمی پوشم صبح باید بگی ۱۰ درصد قراردادت کم شد.برو شکایت کن. عین مصاحبه اش را نشان بده. ایشان که نمی تواند این حرف را بزند. ولی دندانهای ما را شمرده است. یکی از مربی ها یک مصاحبه ای کرده بود، آقای اصغر شرفی، گفته بود دلم می خواست کی روش می خورد به دادگان. خودش هم مربی تیم ملی بوده، یعنی من دعوایی ام؟ یعنی من خدای نکرده می رفتم یقه کی روش را می گرفتم؟ نه، آن چیزی که امضا می کردم به آن پایبند بودم و آن چیزی که او امضا کرده است وادارش می کردم به آن پایبند باشد. متاسفانه نیست و آن وقت چطور دم از این می زنیم که دارم کار را می برم جلو و کرسی می گیرم. همه این کرسی ها را ما داشته ایم. در فیفا و ای اف سی و کمیته اجرایی بودیم و همه اینها مال ایران بوده و را از دست داده ایم و داریم نایب رئیسی کجا را می گیریم؟ غرب آسیا تبدیل شد به آسیای میانه، ۵ سال آقای حسن غفاری  بوده، کفاشیان می خواهد برود جای حسن غفاری. چرا هیچ کس نمی نویسد؟ شما هم شاید ندانید، ۵ سال نایب رئیس غرب آسیا آقای حسن غفاری بوده، ما معرفی کرده ایم. از زمان آقای صفایی بود و زمان ما هم ما  معرفی کردیم. بعد می خواهیم تازه برویم آن را بگیریم، بعد می گوییم نایب رئیسی را می خواهیم بگیریم. بابا ما اینها را داشتیم. هیچ کس هم نمی نویسد.

البته برای گرفتن این کرسی رقیبی هم ندارد…

۴ تا نایب رئیس داشت ای اف سی که شد ۵ تا. آسیای میانه اضافه شد. یعنی ما نایب رئیسی غرب آسیا را داشتیم.حالا دارد تبدیل می شود به آسیای میانه. مال ما بوده و در اختیار حسن غفاری بوده. سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶٫ بعد آقای غفاری را از غرب آسیا  برداشتند و رفتند آسیای میانه را درست کردند. در آسیای میانه الان می خواهند نایب رئیسی اش را به ما بدهند.

مهم نیست یعنی؟

هیچی، نه، ما بودیم. ما کرسی کمیته اجرایی را از دست دادیم. ما در کمیته اجرایی اجرایی عضو بودیم. زمان خود من، زمان آقای صفایی فراهانی. ما آن را از دست دادیم که نایب رئیسی آسیای میانه را بگیریم؟ چرا پشتش نمی گوییم نایب رئیسی آسیای میانه؟می گوییم نایب رئیسی ای اف سی.

از این پست نایب رئیسی ای اف سی می شود استفاده کرد؟

از تنها پستی که می شود استفاده کرد، فقط کرسی کمیته اجرایی ای اف سی است.

پایان بخش اول

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

۹ باشگاه مشتری چیچاریتو شده اند !

وبسایت رسمی برنامه نود – نُه باشگاه اروپایی و آمریکایی درصدد به خدمت گرفتن خاویر هرناندز شده اند.

به گزارش وبسایت نود، منابع خبری اسپانیایی مدعی شده اند که چندین باشگاه نسبت به جذب چیچاریتو علاقه نشان داده اند. این بازیکن قرضی یونایتد که در این فصل در رئال توپ میزند، احتمالاً در فصل آینده در هیچ یک از این دو باشگاه حضور نخواهد داشت.

باشگاه های ساوتهمپتون، وستهام، استوک و اورتون از لیگ جزیره، میلان و لاتزیو از سری آ، ارلاندو از لیگ حرفه ای آمریکا و وولفسبورگ از آلمان.

در این بین میرر انگلیس مدعی شده است که لیورپول هم به جمع مشتریان این بازیکن یونایتد پیوسته است. البته بعید است که شیاطین سرخ اجازه خروج به او بدهند.

۲۰۲۱

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

گفت و گوی مفصل با ژورس غازاریان در آغاز سال نو میلادی/ مدیران جدید آرارات با من تماس نگرفته اند/ نزدیک بود پرسپولیسی شوم!

وب سایت رسمی برنامه نود-به بهانه آغاز سال نو میلادی با ژورس غازاریان مدافع سابق استقلال و آرارات گفت و گو کردیم.

به گزارش وب سایت برنامه نود، درخت کاج کریسمس در مغازه اش با لامپ های رنگی و هدیه های کوچولویی که به آن آویزان است بیش از همه چیز می درخشد. انگار نه انگار که ژورس غازاریان مرد سال فوتبال ایران به انتخاب کیهان ورزشی و دنیای ورزش در سالهای ۷۰ و ۷۱ بوده، خیلی ساده در مغازه اش در نارمک نشسته است و مشتری هایش  را راه می اندازد. می خندد و خوشروست. سال ۲۰۱۴ به پایان رسید و بابانوئلهای ارمنی تهران دست کمی از حاجی فیروزهای خودمان ندارند. البته یک فرق عمده دارند، یک هدیه کوچک می دهند و آن وقت از شما می خواهند که سر کیسه را شل کنید. ژورس غازاریان از سختی های زیاد زندگی اش می گوید. از عشق و علاقه اش به تراشکاری و مشکلات خصوصی و عمومی اش! می گوید اینها را اگر چاپ کنیم کتاب می شود. راضی به مصاحبه نمی شد، اما بالاخره چند کلمه ای از او شنیدیم.  ژورس غازاریان بازیکن ارمنی فوتبا ایران یکی از مدافعان ناکام فوتبال ایران است که در اوج به دلیل مصدومیت رباط صلیبی از فوتبال خداحافظی کرد.او در اوایل  دهه ۷۰ که مردسال فوتبال  ایران شد خیلی زود در تیم ملی امید بازیکن فیکس شد. با او درباره حضورش در آرارات  واستقلال گفت و گوی جالبی انجام شده است. می خواستیم درباره زوال آرارات حرف بزنیم اما ژورس می گفت از حرفهای تکراری خسته شده است و می خواهد حرفهای تازه بزند و اتفاقا زد.

 این روزها پیشکسوتان حسابی توی چشم هستند و چون استقلال و پرسپولیس نتیجه نمی گیرند، پیشکسوتان این دو تیم زیاد مصاحبه می کنند.اولا اینکه سال نو میلادی است و این سال نو را به شما تبریک می گوییم دوم اینکه شما در سال­هایی که استقلال در اوایل دهه هفتاد با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می­کرد،‌بازیکن این تیم پرطرفدار بودید به این دو دلیل سراغ شما آمدیم… 

ممنونم از اینکه سال نو میلادی را تبریک گفتید. امیدوارم در سال جدید صلح بر جهان حاکم شود. درباره ماجرایی که گفتید باید بگویم که البته این فقط مربوط به استقلال نیست،‌ الان می­بینید که پرسپولیس هم دچار مسائلی شده و پیشکسوتان این تیم هم مواضعی گرفتند.

معمولا از اینکه این وقت از سال سراغ بازیکنان ارمنی فوتبال ایران می آیند زیادی خوشحال به نظر نمی رسی… 

مگر از این اتفاقات بیفتد که سراغ ما بیایید.اما خدارا شکر که حداقل به خاطر سال نو میلادی یاد من و امثال من می افتید. البته دوست ندارم گفت و گو کلیشه ای شود. در این ۱۵-۲۰ سال که آراراتی دیگر وجود ندارد چیزهایی گفته ایم که فایده ای نداشته است.

پس اعتقادی به این ندارید که اوضاع درست می شود.نه؟ 

عادل فردوسی پور، فکر کنم یکی دو سال پیش بود که آیتمی درباره آرارات در برنامه نود پخش کرد که مشخص بود با عجله درست شده بود. هر چند من نپسندیدم اما همان ۲۰-۳۰ دقیقه برنامه می توانست مدیران کنونی آرارات را تکان بدهد تا بلکه کاری بکنند، اما دیدید که نکردند.

البته روی این حوزه کار کردن کمی سخت و حساس است… 

منظورم را اگر گرفته باشی، اینطور نمی گویی.حساسیت از چه نظر؟

مثلا اقلیتی و مذهبی! 

نه، اصلا این حرفها نیست. اتفاقا الان می بایست آرارات جزو چند تیم بالای جدول بود.در روزهایی که شاید این حرفها مطرح بود که ما در آرارات می تازیدیم و استقلال و پرسپولیس و همه تیم های بزرگ از ما می ترسیدند. بارها هم آنها را برده ایم.

پس منظور شما این است که مدیران آرارات باعث و بانی زوال آرارات شده اند… 

صد در صد. یک عده مدیران خودخواه مقصر به قهقرا رفتن آرارت بودند. خودشان هم می دانند. همه می دانند، احتیاجی به گفتن من و امثال من نیست. دوست دارم رسانه ها درباره وضعیت تیم آرارات بیشتر گزارش بگیرند و مجال بیشتری در این باره، نه فقط به من و بلکه به بقیه پیشکسوتان این تیم بزرگ داده شود. باز هم می گویم مدیران آرارات دچار خودخواهی هستند و اصلا فوتبالی نیستند،‌آنها هم دچار خودخواهی هستند.

البته حالا تیم دارد کم کم احیا می شود. شاید مدیران آرارات ۵۰-۶۰ درصد مقصر باشند…عوامل دیگری هم هست؟

من امیدوارم احیا شود اما اتفاقا می خواهم بگویم ۹۰ درصد مقصرند. فوتبال روز در جهان را مثال نمی زنم. فوتبال همین ایران را مثال می زنم. شما نگاه کن با یک مصاحبه مدیرباشگاه تیم دگرگون می شود.مثلا هدایتی می گوید می خواهد از فوتبال برود، چون مالک چند درصد سهام است و پول  بازیکنان را می دهد، تیمش که مثلا استیل آذین یا ملوان است افت می کند و کیس گل می شود. مدیر و مربی یا یک بازیکن در رسانه ها بحث اختلافشان مطرح می شود، استقلال می بازد یا مساوی می کند، مدیریت پرسپولیس هر وقت آرام بوده پرسپولیس برده و هر وقت وارد جنجال رسانه ای شده پرسپولیس باخته یا مساوی کرده، اینها همه تاثیرات مدیریت است. فولاد خوزستان و سپاهان را ببینید، نان آکادمی های خوبشان را در رده های پایه می خورند.. این مدیریت است که با هزینه کردن و انتخابهای خوب به یک تیم شخصیت قهرمانی و مدعی بودن می دهد.

مدیران آرارات به چه دلیل فوتبالی نیستند؟

چون سیستم خلیفه گری ارامنه آنها را انتخاب می کند نه سیستم ورزشی و فوتبالی.من فوتبال را می گویم.کاری به رشته های دیگر ندارم. آرارات در رشته های دیگر فعالیت دارد و ممکن است خوب عمل کند اما فوتبال ویترین است که می بینید ویترین آرارات فعلا شکسته است.

گفتی مصاحبه کلیشه ای نباشد، سوالهای تکراری نمی پرسم. شما یک برادری دارید به نام ژوزف که اتفاقا فوتبالیست خوبی هم هست. چرا مثل شما پیشرفت نکرده؟

جوابش ساده است. برادر من هم مثل دیگر بازیکنان ارامنه در وضعیت خوبی نیستند. خیلی از بازیکنان ارمنی ایرانی به ارمنستان رفته اند.

اتفاقا همین را می خواستم بپرسم.مگر آنجا مثل ایران فوتبال مهم هست و پول برایش خرج می شود؟

چرا نباشد؟ برادر بزرگ من که در تصادف فوت شد هم بازیکن بود.خودم هم که روزمه ام مشخص است. برادرم ژوزف الان در یک تیم لیگ دویی بازی می کند.فوتبال در خون ما ارامنه است. بازیکنان ارمنی همیشه در فوتبال ایران تاثیرگذار بوده­اند. این بچه ها دارند از دست می روند. پسر من همین الان در باشگاه رافی توپ می زند.

من چند وقت مصاحبه ای از رئیس فدراسیون فوتبال دیدم که درباره باشگاه آرارات گفته بود که خودشان خواسته اند از لیگ کنار بروند و حتی فدراسیون خواسته کمک کند اما نپذیرفته اند…

بله، کنار کشیده اند و دیگر برنگشته اند.آخر این دیگر چه کاری است؟ من نمی دانم در این باره چه بگویم اما امیدوارم دولت و فدراسیون فوتبال به وضعیت آرارات توجه کنند چرا که فوتبال در خون ارامنه است و همه می­دانند تیم آرارات چقد در فوتبال ایران به دلیل تاکتیک پذیر بودن و همدل بودن یک قطب به تمام معنا بود. اما مدیران باشگاه آرارات را به این حال و روز انداخته اند. باشگاهداری مگر شوخی است؟ هزینه می خواهد.پول می طلبد. الان برخی تیم های لیگ یکی هم میلیاردی هزینه می کنند تا به لیگ برتر برسند. امیدوارم دولت و فدراسیون فوتبال به این توجه کنند چرا که فوتبال در خون ارامنه است و همه می­دانند چقدر تیم آرارات در فوتبال ایران به دلیل تاکتیک پذیر بودن و همدل بودن یک قطب به تمام معنا بود. فوتبالی که در لیگ دو و سه­اش هم از بازیکنان حق حساب بخواهند مشخص است که در همه رده­ها ناکام خواهد شد،  این فوتبال بیمار است و انقلاب می­خواهد،  فوتبالی که در آن روابط جای ضوابط را گرفته است

آندرانیک تیموریان محصول باشگاه آرارات است؟

آندو به هر جهت برادر سرژیک تیموریان است و به فوتبال ارامنه تعلق دارد اما دوران اوجش را در تیم جوانان استقلال گذراند. همه بزرگان آرارات اما در تیم بزرگسالان چهره شدند و به تیم های دیگر رفتند.

وفاداری به آرارات از سنین پایین تا بالا باید ادامه پیدا کند؟

شرایط آرارات طوری بود که بازیکنان را نگاه می داشت.بازیکنان خودشان می خواستند بمانند.همین اتحاد بود که تیم های بزرگ استقلال وپرسپولیس و پاس را به زانو درمی آوردیم. دهه ۶۰ آرارات برای تیم خوب هزینه می کرد اما هر چه جلوتر رفتیم اوضاع بدتر شد.یک بار یادم هست در یک بازی پرسپولیس و آرارات ۲۵-۳۰ بار فرشاد پیوس را در آفساید گذاشتم. دفاع آخر بودن خیلی سخت است و هوش زیادی می خواهد

 

می گویند ژورس غازاریان از نسل سوخته فوتبال ایران است.خودت قبول داری؟

چرا ندارم؟ با این وضعیت اکثر بازیکنان دهه ۶۰ و ۷۰ نسل سوخته هستیم.من مصدوم شدم و رباط صلیبی پاره کردم. آن زمان مثل الان نبود که رباط پاره ها راحت برگردند. هر کس پاره می کرد برگشتش سخت می شد.من هم پاره کردم و وقتی هم که برگشتم دیگر آن زانو برایم زانو نشد.

مثل امیر قلعه نویی که پس از مصدومیتش دیگر آن امیرقلعه نویی نشد…داستان مصدومیتت را می گویی؟

(می خندد) مصدومیت های آن زمان کجا، مصدومیت های این زمان کجا؟ من سال ۷۲ و پس از آن قانون خنده­دار که استقلال را از دسته برتر به دسته سه فرستادند به استقلال رفتم. فکرش را بکنید بیژن ذوالفقار نسب که یک پرسپولیسی بود سرمربی استقلال بود اما زمانی که من آمدم،‌پورحیدری سرمربی و مظلومی دستیارش بود. اتفاقا سه فصل استقلال بودم و اوایل ۷۳ من و امیر با هم مصدوم شده بودیم و دکتر حیدریان ما را جراحی کرد.

چقدر قرارداد بستی؟

آن موقع که به استقلال آمدم یک میلیون و دویست هزار تومان گرفتم،‌ امیر قلعه نویی و جواد زرینچه هم یک و نیم میلیون قرارداد داشتند. فکر کنم محمود فکری هم سیصد و پنجاه هزار تومان گرفت. بهر جهت باشگاه سقف گذاشته بود که بازیکنان تیم ملی یک و نیم میلیون بگیرند و بازیکنان تیم امید یک میلیون و دویست هزار تومان، بقیه هم با توافق و تشخیص کادر فنی.

با امیر قلعه نویی اختلاف داشتی.نه؟

اختلاف داشتم. بارها و بارها در زمین بازی به من می گفت نمی خواهد به ایمان عالمی پاس بدهی،‌ به من بده تا من به او پاس بدهم. همیشه دوست داشت خودش پشت ضربات کرنر و ایستگاهی بایستاد. البته این را بگویم قلعه نویی قبل از این که جراحی کند عالی بود و من واقعا فوتبالش را قبول داشتم،‌ اما بعد از جراحی سی درصد قلعه نویی قبل از مصدومیت هم نبود. بازیکنهایی بودند که بارها و بارها به دلیل مصدومیت در بازی نبود اما همچنان هواداران برایش شعار می­دادند. فوتبال ما را امثال این لیدرها خراب کردند،‌ آن زمان جلوی من را می گرفتند و می گفتند فلان قدر بده تا برایت شعار بدهیم اما من و بسیاری از بازیکنان اهل پول دادن نبودیم. خیلی جالب بود،‌ بهزاد غلامپور که در آن سال ها در اوج بود،‌ هیچ وقت تشویق نمی­شد اما علی اکبریان که در زمین نبود آنقدر تشویق می­شد تا مربی مجبور شود او را به زمین بفرستد.

اتفاقا عکسی که از تو داریم یک عکس چاپ نشده از جدال هوایی تو و اکبریان است…

چه جالب!نگران علی اکبریان هستم. خودتان می دانید که چه وضعی دارد. خدارا شکر که اعدام نشد. فوتبال حتی پشت میله های زندان هم به کمکش آمد.فوتبال آنقدرها هم که می گویند بی رحم نیست.

 

 

 

 

از آن دوره چه خاطره به یادماندنی داری؟

یک بار در یکی از بازی­ها بود که در اتوبوس بودیم و امیر قلعه نویی برخلاف بقیه بازیکنان که در اتوبوس بودند،‌سوار نشد. رضا نعلچگر دستیار منصور پورحیدری بود خیلی دوستانه از نعلچگر پرسیدم امیر چرا نیامده و سوار اتوبوس نشده؟ سگرمه­ هایش در هم رفت و پرسید : “امیر؟ درست صحبت کن، نباید بگویی امیر،‌ باید بگویی امیرخان” من هم با صدای بلند گفتم من به پدرم هم خان نمی­گویم،‌ چه برسد به امیر. در حالی که قرار بود در آن بازی فیکس باشم روی نیمکت نشستم.

چرا بیشتر بازیکنان ارمنی به استقلال آمدند؟ اصلا چرا اکثر ارامنه استقلالی هستند؟

آرارات شبیه به تاج بازی می کرد. هجومی و زیبا و کلاسیک.من حتی از پرسپولیس پیشنهاد خوبی داشتم اما طرفداران استقلال به من گفتند که ارامنه از قدیم استقلالی بودند و نام کارو حق وردیان و آندرانیک اسکندریان را آوردند. آن فصل من با پای مصدوم برای استقلال بازی کردم. شاید این را بگویم حالتان بد شود اما دکتر مددی ۴۷ کورتون را به زانوهایم تزریق کرد و پس از هر بازی خونابه های زانویم را می کشید تا زانویم آب نیاورد. ما اینطور برای استقلال بازی می­کردیم. اواخر سال ۷۴ که جراحی کردم دیگر من را نخواستند،‌ گرچه روزنامه ابرار ورزشی تیتر درشت زده بود که خداحافظ غازاریان. من برعکس همه که یکساله بعد از پاره شدن رباط بر می­گردند،‌شش ماهه برگشتم. جالب اینجا بود زمانی که استقلالی ها ادموند اختر را می خواستند به من گفتند و من ادموند را راضی کردم تا به استقلال بیاید.

این که می گویند در همان سال ها بازیکنان استقلال در پشت وانت مزدا سبز لجنی تو می نشستند و آنها را سر تمرین می بردی و می آوردی حقیقت دارد؟

)می خندد) چرا می خواهید بدانی؟

آخر شنیده ایم خیلی ها پشت وانت شما سر تمرین و خانه اش می رفته…

آن روزها که پولی نبود و امیر هم ماشین نداشت،‌ من رضا حسن زاده، بهزاد غلامپور،‌ امیر قلعه نویی و خیلیهای دیگر را سوار می کردم. بعضی وقتها امیر جلو می نشست و بعضی مواقع هم کنار بچه ها. آن موقع خطی و مترو نبود فقط جواد زرینچه یک رنو پنج داشت. بعدها امیر در سال ۷۴ یک گالانت خرید.

مثل این که شما از بازیکنانی بودید که مورد توجه حجازی بودید،‌ چرا زمانی که حجازی به استقلال آمد به این تیم نرفتید؟

اتفاقا من برق شیراز بازی می­کردم که مرحوم حجازی از من خواست تا به استقلال بیایم، خدایش بیامرزد،‌ حرف­هایی به من زد که ناراحت شدم. همان اول صحبت­ها به من گفت: ” شنیده­ام وقتی روی نیمکت می­نشینی پشت سر این و آن حرف می­زنی…” به من خیلی برخورد،‌ در حالی که اصلا چنین چیزی نبود و همه من را می­شناختند،‌ از همه هم بازیکنانم می­توانید بپرسید،‌ نمی­دانم چه کسی این جملات را به مرحوم حجازی گفته. بعد هم به من گفت ممکن است همه بازی­های این فصل به تو نرسد،‌ من گفتم از اول فصل شما از کجا می­دانید که ممکن است همه بازی­ها به من برسد یا نرسد؟ حالا که ایشان در این دنیا نیست و مرگش هم مرا خیلی متاثر کرد،‌ اما این خصیصه را داشت که از قبل خودش تشخیص می­داد و قضاوت می­کرد. در سالی که سوکومورخوف به استقلال آمد همیشه تمرین به تمرین بازیکن انتخاب می­کرد. باید بگویم اگر سوکومورخف نبود فوتبال من و محمدرضا مهران­پور تمام شده بود. شاید برایتان جالب باشد که در دوره سوکو من و مهران­پور بیشترین دقایق بازی در یک فصل را در زمین بودیم و حتی شاهین و شاهرخ بیانی و امیر قلعه نویی از ما کمتر بازی کردند و نیمکت نشین هم بودند جالب است بدانید که شاهرخ بیانی با آن همه اسم و رسم بازی به بازی پول می­گرفت،‌ چرا که ممکن بود اگر اول یا آخر فصل پول بگیرد به یکباره قهر کند و از تیم برود. من اصلا منظورم این نیست که حجازی این کار را انجام نمی­داده اما امیر قلعه نویی بازیکنان تاثیرگذار را در اختیار می­گرفت و با باندش برای کادر فنی تعیین تکلیف می­کرد. صحبت­های من و مرحوم حجازی منجر به آن شد که من به استقلال نیایم

چرا این اتفاقات در استقلال میافتاد و در پرسپولیس نمی­افتاد؟

علی پروین اجازه نمی­داد از این اتفاقات بیافتد و هر کس باند تشکیل می­داد از تیم حذفش می­کرد.

شما در مقطعی به پرسپولیس هم نزدیک شدید درست است؟

اصلا قرار بود که من در پرسپولیس بازی کنم حتی علی پروین با من هم در بنگاه سورتمه مذاکراتی انجام داد اما همین که شنیدند من به پرسپولیس نزدیک شده­ام جلوی خانه من آمدند و با خواهش خواستند که من دراستقلال بمانم. آن زمان به غیر از پرسپولیس،‌ بانک تجارت که سرمربی­اش حجازی بود هم دنبال من بود. البته من مشکلات مالی شدیدی داشتم و چون تراشکار بودم دوست داشتم دستگاه تراشکاری  بخرم و پرسپولیس به من پول خوبی می­داد. وقتی هم با علی آقا مذاکره کردم گفت پنجعلی خداحافظی کرده و من تو را به جای او می­خواهم،‌ حتی توافق هم کردیم و علی آقا به من گفت‌: ” یا علی آقا ژورس؟” و من هم گفتم :” یا علی…” و بعد هم علی آقا گفت : ” بابا تو که مسلمون نیستی اما خوشم اومد ازت” استقلالی­ها به من گفتند که بهتر از این پول را به من خواهند داد.

پرسپولیس به شما چقدر پیشنهاد داد؟

علی پروین گفت پانصد هزار تومان اما تاکید کرد که پاداش خور پرسپولیس زیاد است اما طرفداران استقلال به من گفتند که ارامنه از قدیم استقلالی بودند و نام کارو حق وردیان و آندرانیک اسکندریان را آوردند. آن فصل من با پای مصدوم برای استقلال بازی کردم. شاید این را بگویم حالتان بد شود اما دکتر مددی ۴۷ کورتون را به زانوهایم تزریق کرد و پس از هر بازی خونابه­های زانوام را می­کشید تا زانویم آب نیاورد. ما اینطور برای استقلال بازی می­کردیم. اواخر سال ۷۴ که جراحی کردم دیگر من را نخواستند،‌ گرچه روزنامه ابرار ورزشی تیتر درشت زده بود که خداحافظ غازاریان. من برعکس همه که یکساله بعد از پاره شدن رباط بر می­گردند،‌شش ماهه برگشتم. جالب اینجا بود زمانی که استقلالی­ها ادموند اختر را می­خواستند به من گفتند و من ادموند را راضی کردم تا به استقلال بیاید

مری کریسمس ژورس غازاریان…

سال نوی میلادی بر همه مبارک باشد!خوبی عید ما این است که با عید نوروز دو ماه کمتر فاصله دارد، در کمتر از دو ماه ما باید دو بار عیدی بدهیم و با این وضعیت اقتصادی عیدی دادن خیلی سخت است!( می خندد)

 

 

 

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

کی روش: در فوتبال ایران همه شده اند “آدم بد”

وبسایت رسمی برنامه نود – سرمربی تیم ملی ایران می گوید با توجه به شرایطی که وجود دارد امارات و قطر مدعیان اصلی گروه هستند.

به گزارش وبسایت نود، کارلوس کی روش پس از پایان اردوی آفریقایی تیم ملی در گفت وگویی آخرین شرایط تیم ایران را در فاصله پانزده روز تا آغاز رقابتهای جام ملتهای آسیا ارزیابی کرد.

متن این گفت وگو به شرح زیر است:

*به هر حال بعد از دشواریهای زیاد اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی برگزار شد. ابتدا ارزیابی تان را از این اردو بگویید.

نمی توانیم بگوییم اردوی ایده ال ما بود ولی کاری که مقدور بود انجام بدهیم را با توجه به محدودیتها انجام دادیم. مشکل اولی که با آن روبه رو بودیم این بود که تصمیم در دقیقه آخر گرفته شد. به همین دلیل نمی توانستیم برنامه ریزیهایمان را از قبل داشته باشیم. نتوانستیم دیداری بین المللی را در جریان اردو برگزار کنیم. می خواستیم برابر آفریقای جنوبی، بوتسوانا زیمبابوه و کنیا بازی کنیم.گزینه های زیادی پیش روی ما قرار داشت ولی به خاطر اینکه تصمیم در لحظه آخر گرفته شد، این موقعیتها هم از دست رفت.

*نکات مثبت این اردو و آنچه پس از پایان آن به دست آوردیم چه بود؟

توانستیم با امکانات بسیار خوبی تمرین کنیم. شرایط آب و هوایی دقیقا همان چیزی بود که توقع داشتیم و شرایطی است که در استرالیا انتظار ما را می کشد.هوای نامتعادلی که کمی بارانی بود، کمی شرجی و در آخر توانستیم برابر بازیکنان آفریقایی بازی کنیم. دو بازی برابر کایزرچیف و اورلاندو برگزار کردیم و یک دیدار دستگرمی هم برابر تیم پلاتینیوم داشتیم. برای دیدار آخر، بازی سطح پایینی را برنامه ریزی کرده بودیم چون در بازی آخر اردو نباید فشاری به بازیکنان وارد شود. وضعیت کلی این اردو را می توانیم مثرثمر ارزیابی کنیم. توانستیم بررسی خوبی از بازیکنان انجام بدهیم.نتیجه گیری من در آخر این است که واقعا از اینکه امکان این را نداشتیم که بتوانم در شرایط بهتری با بازیکنان تمرین کنم ناراحت هستم چرا که می توانم ضمانت بدهم اگر شرایط بهتری فراهم بود، سطح دیگری از بازیکنان را می توانستیم ببینیم اما متاسفانه این شرایط، وضعیت واقعی از آنچه با آن روبه رو هستیم، است.

*با بازیکنان که در این چند روز صحبت می کردیم همه شان روی یک چیز اتفاق نظر داشتند و اینکه در برزیل تاثیر اردوی آفریقای جنوبی را دیدیم. از نظر شما چه قدر این اردو شبیه اردوی اردیبهشت گذشته تیم ایران بود؟

کاملا متفاوت است. مرتبه قبلی که به اینجا آمدیم زمان بیشتری داشتیم، شرایط بهتری هم به دست آوردیم چرا که برنامه از قبل مشخص بود. البته چنین اردوهایی همیشه برای بازیکنان مفید است. همچنین برای من که بتوانم شناخت منصفانه تری از بازیکنانم پیدا کنم ولی در فوتبال اگر توقع معجزه دارید باید به بازار چینیها بروید. اسباب شعبده بازی آنجا خیلی ارزان است. ضرب المثلی داریم که هر چه ارزانتر، بی کیفیت تر. البته بعضی ها دوست دارند دنبال راهکار ارزان بروند.

متاسفانه تقویم جهانی فوتبال هم بسیار پیچیده است. و این کار را برای مسابقات تیم ملی باشگاهی مربیان، بازیکنان، مسوولان و مقامات اداری بسیار سخت و دشوار کرده است. هیچ شکی نداریم که در آخر این پیچیدگی تقویم به ضرر همگان خواهد شد. مسائل مختلفی باید در فوتبال آسیا بهبود پیدا کند اگر فوتبال آسیا می خواهد پیشرفت داشته باشد. باید در زمینه پایه ای، فنی، حمایتی، ساختاری و مالی تغییرات گسترده ای به وجود بیاید.

*قبل از اینکه به این اردو بیاییم شما گفته بودید که ۵۰ درصد از بازیکنان را در اختیار دارید. شاید نقطه عطف این اردو دعوت بازیکنان جوان بود. این بازیکنان چه قدر توانستند نظر شما را جلب کنند؟

من از تعهد و انگیزه ای که این بازیکنان داشتند خیلی خوشحالم و بار دیگر تکرار می کنم اگر بیشتر با این بازیکنان بودم، مطمئن هستم که سطح بالاتری را از آنها مشاهده می کردم ولی با در نظر گرفتن شرایط فعلی بیایید دست به دعا بردارید.

*این اردو به هر حال برگزار شد. الان هم فاصله ای تا شروع جام ملتهای آسیا نداریم. برنامه های پیش رو را با توجه به مشکلات همیشگی فوتبال ایران چطور می بینید؟

اگر بخواهم به این سوال جواب بدهم باید به مسائل متعددی اشاره کنم. فکر می کنم پاسخ این سوال موقعیتی است که با آن روبه رو هستیم. نقطه نظرات خودم را بارها گفته ام. فوتبال ایران اگر در این راه مسیرش را ادامه بدهد هیچ شانسی برای موفقیت در آینده نخواهد داشت. اما الان زمان مناسبی نیست که برگردم و صحبتهایم را تکرار کنم. اگر از من می خواهید املت درست کنم بدون داشتن تخم مرغ واقعا امکان ندارد. برای املت نیاز به تخم مرغ است.یک بار دیگر بیاییم واقع بینانه موضوع را نگاه کنیم. باید به بازیکنان احترام بگذاریم. آنها تمام تلاششان را می کنند. من هم داشته هایم را بر طبق اخلاص گذاشته ام. از جام جهانی که برگشتیم، اردوهایمان را لغو کردیم. فقط یک بازی بین المللی انجام دادیم. اردوی آماده سازی آخرمان از بعد حمایت مالی سراسر مشکل بود و با این شرایط چه توقعی از ما و چه درخواستی از بازیکنان دارید؟ وقتی می بینیم بعضی افراد که وظیفه ای روی دوششان است می آیند صحبتهایی را انجام می دهند و می گویند هیچ عملکردی به غیر از رسیدن به فینال قابل قبول نیست، این برای من خنده آور است. کاملا این مساله با توجه به اتفاقاتی که اطراف تیم ملی می افتد، غیرواقعی است. بازیکنان که در اختیار نداشتیم. آماده سازی هم که نداشتیم. بازی دوستانه هم نداشتیم. حمایت مالی هم از ما نشد. حالا با این شرایط چه توقعی داریم؟

*البته خب شاید بعضیها هستند که هدفمند و هوشمندانه این توقع را دارند بالا می برند.

دقیقا همینطور است. خیلی شفاف می گویم. همه هم آن را می دانند. یک رهبر پشت این ارکستر هست. ارکستری دارد هماهنگ کار می کند که حتما پشت سرش رهبری قرار دارد. این مساله به تازگی شروع نشده. از قبل وجود داشته است. دوستان ما دارند کتابی را تازه می خوانند که بنده این کتاب را سی سال پیش خوانده بودم و دیگر آن را فراموش کرده ام.آنها تازه این کتاب را باز کرده اند تا بخوانند. همین اتفاق هم برای آقای وینگادا و تیمش افتاد. بازیکن نداشت، آماده سازی نداشت، از تیمش حمایت مالی نشد، بازی دوستانه نداشت. وقتی این اتفاقات دست به دست هم داد چند نفر از این ارکستر را صدا کردند و آقای وینگادا را برداشتند. این دقیقا همان داستانی است که برای من در جام ملتها در نظر گرفته اند. این فیلم نامه ای که برای من در نظر گرفته شده بسیار شناخته شده است. با این حال دقیقا مثل جام جهانی تلاش می کنیم بهترین عملکرد را انجام بدهیم. بدون هیچ گونه توجیه و بهانه ای. صحبتهای من خیلی شفاف و روشن است اما این حرفها را نمی زنم که بخواهد بهانه ای باشد مثل بعضی افراد که همیشه دنبال توجیه و بهانه هستند. بعضی اعضای این ارکستر دیگر خنده را روی لبان من نمی آورند به خاطر اینکه آنها به لحاظ شخصیتی ضعیف هستند. موسیقی آنها در این ارکستر خیلی ضعیف است. خودشان را دارند ارزان می فروشند.

*بعضیها معتقدند قرار بود این سناریویی که شما از آن حرف می زنید بعد جام جهانی پیاده شود اما عملکرد ایران این فیلم را به پایان نرساند.

البته این سناریو بعد از جام جهانی بسیار بدتر هم شده است. اتفاقاتی که بعد جام جهانی افتاده به مراتب بدتر از اتفاقات قبلی است. بیایید واقع بین باشیم. شما بازیکنانی را در اختیار دارید که دستمزدشان را در باشگاههایشان دریافت نمی کنند. حتی پاداشهایشان را در تیم ملی نمی گیرند. بازیکنانی در تیم ملی داریم که پاداشهایشان که به قبل از جام جهانی مربوط می شده را با وجود قولهایی که داده شده دریافت نکرده اند. اعضای کادر فنی و کادر تیم ملی برای پنج یا شش ماه هیچ حقوقی دریافت نکرده اند. فکر می کنید منصفانه است که از آنها تقاضای خاصی داشته باشیم وقتی که هیچ گونه حقوقی دریافت نکرده اند؟ برای شخص من خیلی مایوس کننده و اضطراب انگیز است. واقعا این شرایط را درک نمی کنم. مخصوصا وقتی که باید مقابل تیمهای عربی کشورهای حاشیه خلیج فارس برای اعتبار موقعیت و وجاهت کشور ایران بجنگیم. این مسائل برای من بسیار عجیب و غیر قابل درک است.شش، هفت ماه گذشته به یکباره اتفاقی که افتاد این بود هر که در فوتبال فعالیت داشت تبدیل شد به مجرم، کلاهبردار و دنبال سوءاستفاده و این طور شده که هر کس در فوتبال حضور دارد شده “آدم بد”. ما خودمان می دانیم فوتبال کامل نیست. مشکلاتش را هم می دانیم اما چیزی که به دنبالش هستیم، راهکار است. چون این فضا به فوتبال کمک نمی کند. به جای محکوم کردن یکدیگر به اعتقاد من باید ما فوتبالیها به عنوان اولین نفر دستمان را بالا ببریم و بگوییم بله مشکلاتی وجود دارد و همه کار ما درست نبوده ولی باید دست به دست هم بدهیم و راهکاری را ارائه کنیم تا بتوانیم روند را بهبود ببخشیم.ایجاد چنین فضای غبار آلود و شبه انگیزی کمکی به فوتبال نمی کند. چه چیزی دارد اتفاق می افتد؟ با این شرایط هیچ کس منفعتی به دست نمی آورد. آیا آنهایی که می خواهند بعدها به راس فوتبال بیایند با تزلزل شرایط می توانند موفق شوند؟ الان زمانی هست که باید به جام ملتها برویم و بازی کنیم. تلاش خواهیم کرد که طبق روال همیشه بهترین عملکرد را ارائه کنیم. ولی شک نداریم در گروه ما تیمهایی که شرایط بهتری دارند و مدعی به حساب می آیند در حال حاضر امارات و قطر هستند. بیاییم سعی کنیم تا شرایط را تغییر بدهیم.

*حتما این خبر بدی برای هواداران فوتبال ایران خواهد بود؟

آنها مدعی هستند چون آماده سازی بهتری داشته اند. بازیهای دوستانه متعددی را انجام داده اند. بهترین بازیکنان به صورت کاملا آماده در اختیار تیمهایشان است. در یکی از جراید این کشورها نمی بینید که بازیکنی مشکل مالیاتی داشته باشد، یا با مشکل سربازی روبه رو باشد. دوباره تکرار می کنم. شاید برخی اطلاعات کافی نداشته باشند. ۱۰ بازیکن در تیم امارات حضور دارند که از خدمت سربازی مرخص شده اند تا در خدمت تیم ملی باشند. در قطر هم که اصلا راجع به این موضوعات نمی شنوید. هفت بازیکن جدید و چند ملتی به تیمشان آورده اند. آنها استحقاق این را دارند که مدعی باشند. آنها سخت کار کرده اند، سرمایه گذاری مناسب داشته اند و الان مدعی هستند.من، کادر و بازیکنانم تمام تلاشمان را می کنیم تا دست در دست هم و متحد بدون هیچ بهانه ای بهترین عملکردمان را داشته باشیم. مطمئنا این تورنمنت را با سر بالا شروع خواهیم کرد و با افتخار و سر بلند بازیها را به پایان می بریم.

خواسته قلبی من این است افرادی را در فوتبال ببینم که از جنس فوتبال هستند و به فوتبال اهمیت می دهند مانند آنچه در فوتبال آلمان و فوتبال بی المللی اتفاق افتاد. اگر اختیار این مساله با من بود دوست داشتم شخصیتهایی ماندد علی دایی مهدی مهدوی کیا، علیرضا منصوریان، یحیی گل محمدی و کریم باقری فعالیت بیشتری در فوتبال ایران داشته باشند. نادیده گرفتن افراد فوتبالی که تجربه و دانش بالای بین المللی در این سطح از اعتبار و جایگاه دارند واقعا از بین بردن استعداد، قابلیت و دستاوردهای ماست. در کمال احترام باید به این مطلب اشاره کنم که بسیار ناراحت کننده است وقتی شاهد حضور افرادی در جایگاهها و موقعیتهای فوتبالی هستیم که هیچ پیشینه و دانش فوتبالی نداشته اند وهیچگاه هیچ افتخار و دستاوردی را برای فوتبال به دست نیاورده اند. فوتبال مال همگان است و جایگاهی برای همگان دارد ضمن اینکه از حضور همه افراد استقبال می شود چرا که ما نیاز به حمایت تک تک آنها داریم اما نگاه داشتن یکسری افراد و نادیده گرفتن برخی دیگر که از جنس واقعی فوتبال هستند برای من قابل درک و پذیرفتنی نیست. به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد که از منابع واقعی فوتبال یک کشور حسن استفاده را نکنیم بار دیگر می گویم اگر این انتخاب دست من بود دو یا سه نفر از این افراد می بایست با تیم ملی به عنوان سفیر در استرالیا حضور پیدا می کردند و در جایگاه ویژه در کنار دیگر مفاخر فوتبال دنیا در استادیوم می نشستند و نماینده ملت، تاریخ و کشور ایران در آنجا می بودند.

من واقعا دوست دارم که اینها در استرالیا کنار ما و تیم ملی و در کنار مقامات فیفا، کنفدراسیون فوتبال آسیا و مسوولان در جایگاههای ویژه در استرالیا حضور پیدا می کردند و در زمین تمرین هم این فرصت را پیدا می کردند که با رسانه های بین المللی گفت و گو کنند و این یک می تواند یک تبلیغ بسیار مناسب برای فرهنگ و حق و حقوق کشور ایران باشد. برای شخص من به عنوان یک شهروند جهانی به هیچ وجه قابل قبول نیست که فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به هر دلیلی که می خواهند داشته باشند به این بازی سیاسی تحریمها ادامه می دهند و از نظر مالی فوتبال ایران و فدراسیون را هیچ گونه حمایتی نمی کنند. کشوری همچون ایران که فوتبال جایگاه بسیار خاصی دارد و در خون تک تک افراد جاری است مخصوصا بعد از عملکردی که ایران در جام جهانی داشت مستحق توجه بیشتری از طرف مقامات بین المللی فوتبال است.

* در میان مصدومان و بازیکنانی که نمی توانند به تیم ملی اضافه شوند، حتما اعلام فهرست نهایی تیم ملی برای جام ملتها دردسری برای شما خواهد بود.

بله همیشه سخت است. من تنها ۲۳ جا دارم اما ۲۶،۲۷ بازیکن داریم که شایستگی حضور در تیم ملی را دارند. طوری که اینها کار کرده اند خواسته قلبی من است که ای کاش می توانستم همه آنها را در اختیار داشته باشم ولی در انتها می توانم سه دروازه بان، هشت مدافع، شش بازیکن میانی و شش مهاجم دعوت کنم. به خاطر تیم ملی باید یکی، دو نفر کنار بروند. امیدوارم خداوند متعال هم به من در این راه کمک کند تا بتوانم بهترین تصمیم را بگیرم. ما به دلیل مصدومیت پژمان منتظری، بختیار رحمانی و احتمالا خسرو حیدری را از دست داده ایم. به دلایل نظامی و مشکلات سربازی هم مهرداد پولادی، سروش رفیعی، احمد عبدالله زاده و حسین ماهینی را از دست دادیم. متاسفانه در حال حاضر با دو مشکل جدی مواجه هستیم. دستم کامل بسته است و نمی دانم که باید بعضی تصمیمها را چطور بگیرم.روز اولی که به آفریقای جنوبی آمدم یک درخواست محترمانه و عمومی از مقامات محترم ایرانی داشتم که کمک کنند تا راهکاری برای مشکل سربازی بعضی بازیکنها پیدا کنیم.نخواستم قانون را زیر پا بگذاریم یا خدایی ناکرده قوانین را نادیده بگیریم بلکه خواستم با کمال احترام به تمامی قوانین راهکاری پیدا شود اما متاسفانه این درخواست محترمانه من برای اینکه همه بازیکنانمان را در اختیار داشته باشیم نادیده گرفته شد. بعد از دستاوردی که در جام جهانی به دست آوردیم و اتفاقاتی که منجر شد به غرور و عملکردی سراسر افتخار آمیز برای تیم و ملت ایران برای من بسیار غیر قابل درک است که فدراسیون و همینطور و مقامات تعهد لازم را برای آن عملکرد خوب در جام ملتها نداشته باشند و این خیلی ناراحت کننده است. نشان دهنده این است که اطراف تیم ملی فضای غالب بی تفاوتی و عدم اتحاد است.

۱۱۴۰

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

عکس / پدر فالکائو و رودریگوئز، همبازی یکدیگر بوده اند

وبسایت رسمی برنامه نود – پدران دو ستاره یونایتد و رئال در دهه ۸۰ میلادی با یکدیگر همبازی بوده اند.

به گزارش وبسایت نود، رودریگوئز و فالکائو دو ستاره کلمبیایی که رفاقت نزدیکی نیز با هم دارند، علاوه بر تیم ملی، سال گذشته در موناکو نیز با یکدیگر همبازی بوده اند، اما جالب است بدانید که پدران این دو ستاره مشهور دنیای فوتبال، نیز با یکدیگر همبازی بوده اند.

عکس زیر پدران این دو بازیکن را نشان میدهد که در اواخر دهه ۸۰ با یکدیگر همبازی بوده اند. عکس سمت راست، پدر فالکائو و عکس چپ، پدر رودریگوئز است.

 

در این عکس نیز این دو در کنار هم در ترکیب تیم ملی کلمبیا دیده می شوند، که البته رادامل فالکائو در آن زمان کودک سه ساله ای بوده است که جلوی پدر ایستاده است.

 

۲۰۲۱

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

تیاگو سیلوا : بازیکنان پی اس جی خسته اند

وبسایت رسمی برنامه نود – مدافع برزیلی پاریسن ژرمن معتقد است خستگی در ساق های پای بازیکنان این تیم دیده می شود.

به گزارش وبسایت نود، بعد از پیروزی ۱-۰ برابر نیس در لاشامپیونه، مدافع ملی پوش برزیلی تیم پی اس جی اعتراف کرد که تیمش خسته است :

” نیمه اول خوبی داشتیم ولی فکر میکنم میتوانیم بهتر از این ها هم باشیم. باید در نظر گرفت که تیم ما قدری خسته شده است، تقریباً هر سه روز یک بار بازی داریم و در مقابل امروز در برابر تیمی قرار گرفتیم که یک هفته وقت داشت تا خودش را برای این مسابقه آماده کند.”

” در این مسابقه، کار قدری در نیمه دوم سخت شد که جای تعجبی هم نداشت، چون نتوانستیم بازی را بکشیم. در هر صورت از بابت برد خوشحالم، حالا تمام تمرکز ما روی بازی چهارشنبه برابر لیل است. باید به روند بردهایمان ادامه دهیم.”

۲۰۲۱

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

آنچلوتی : خامس و رونالدو فوق العاده اند

وبسایت رسمی برنامه نود – سرمربی رئال از ستاره کلمبیایی و پرتغالی تیمش تمجید کرده است .

به گزارش وبسایت نود، رئال عصر شنبه با ۴ گل مقابل گرانادا پیروز شد .

آنچلوتی به خبرنگاران گفت :” خامس گل فوق العاده ای زد و رونالدو هم پاس گل تماشایی به بنزما داد . صحبت کردن راجع به رونالدو دارد سخت تر و سخت تر می شود . بازیکن فوق العاده ای است .

همه فکر می کنند که بیل یک مشکل برای رئال است ولی من فکر می کنم که او ما را بهتر می کند . از نحوه بازی تیم بسیار خوشحالم . ما همیشه متمرکز بودیم و سخت تلاش کردیم و تا زمانیکه شما بجنگید همه چیز خوب پیش می رود .

باید به بردهای پشت سر هم ادامه بدهیم . داریم خوب بازی می کنیم و بازی ها را می بریم . “

رئال سه شنبه شب میزبان لیورپول در لیگ قهرمانان است .

۲۰۳۱

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –

مارتینو : بازیکنانی هستند که شایسته حضور در تیم ملی اند

وبسایت رسمی برنامه نود – خراردو مارتینو سرمربی تیم ملی آرژانتین معتقد است بازیکنان شایسته ای وجود دارند که میتوانند به تیم ملی راه یابند.

به گزارش وبسایت نود، سرمربی تیم ملی آرژانتین در مصاحبه بعد از بازی مقابل هنگ کنگ به نوعی اشاره کرد که توز از ماه آینده در ترکیب تیم ملی دوباره حضور خواهد داشت.

توز که این روزها در ترکیب یوونتوس خوب گل زده است، حدود سه سالی است که در تیم ملی بازی نکرده است و از زمان حضور مارتینو بعد از جام جهانی نیز فرصت قرار گرفتن در جمع ملی پوشان را پیدا نکرده است، با این حال صحبت های مارتینو خبر از تغییر شرایط میدهد، او گفت :

” در بازی دوستانه بعدی مقابل پرتغال، تغییراتی خواهیم داشت. بازیکنانی هستند که شایسته حضور در تیم ملی اند. صحبت کردن در مورد آنها به دلیل عملکرد خوبی است که از خود بر جای گذاشته اند. توز نیز در باشگاهش اثر مثبتی گذاشته است. خواهیم دید که در آینده چه می شود. ما دنبال بازیکنانی هستیم که شیوه بازیمان را بلد باشند.”

آخرین بازی توز برای آرژانتین به سال ۲۰۱۱ برمیگردد و به نظر میرسد ۱۸ نوامبر ۲۰۱۴ او بار دیگر می تواند برای کشورش به میدان برود.

۲۰۲۱

۹۰tv.ir | پایگاه رسمی برنامه ۹۰ –