وب سایت برنامه نود- سکوت کردهاند، مسوولان فدراسیون فوتبال. خودشان خبر دارند که ناکامیهای تیمهای پایه، خیلی زود فراموش میشود، آن هم با موفقیتهای احتمالی در اینچئون.
به گزارش وب سایت برنامه نود و به نقل از روزنامه اعتماد ، نه صدایی از علی کفاشیان بلند میشود و نه هادی آیتاللهی، رییس کمیته فنی، نایبرییس اول فدراسیون فوتبال و سرپرست تیم ملی امید و نه حتی رسول دانشجو سرپرست ناشناس کمیته جوانان، هیچ کس حاضر نیست حرفی بزند. نبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال هم که گویا سکوت خودخواستهیی را در پیش گرفته است. همه «سکوت» کردهاند، بدتر اینکه همه پشت «رسوایی اخلاقی» تدارکات تیم امید پنهان شدهاند و کمتر کسی به «فاجعه فنی» تیم ملی امید پرداخته است.
پلان اول: زمستان ۹۲، میدان شیخ بهایی ساختمان سازمان لیگ فوتبال ایران، دفتر کار غلامرضا بهروان
هومن افاضلی به عنوان مسوول فنی تیم ملی امید ایران، پلان سه ساله تیم را در اختیار رییس آن روزهای سازمان لیگ فوتبال ایران قرار داد تا اردوهای تیم ملی امید ایران در برنامه بازیهای لیگ برتر گنجانده شود، برای جلوگیری از چالشی دوباره بین تیم امید و باشگاههای لیگ برتری. تاکید اصلی برنامه افاضلی بر حضور تیم المپیک ایران در بازیهای آسیایی اینچئون با بازیکنان زیر ۲۱ سال بود. یعنی ۱۰۰ درصد تیم شرایط حضور در المپیک ریو را داشته باشند. با گذشت کمتر از یک ماه از این جلسه، کتابچههای حاوی اطلاعات بازیکنان رده امید لیگ برتر و لیگ دسته اول که در چهار اردوی استعدادیابی شرکت کرده بودند به همراه ارزیابی فنی، جسمانی و ذهنی تک تک بازیکنان در اختیار فدراسیون فوتبال ایران قرار گرفت تا در اختیار وینگادا قرار بگیرد.
پلان دوم: تیم ملی «نا»امید
تابستان ۹۳، تیم امید ایران پس از پنج بازی دوستانه بینالمللی با تیمهای امید اردن (دو بازی)، ارمنستان (دو بازی) و چین آماده حضور در مسابقات آسیای اینچئون است ولی در فدراسیون فوتبال کسی حواسش به اتفاقات رخداده در بازیهای دوستانه نیست:
نکته اول: پنج بازی بدون برد
نکته دوم: پنج بازی و تنها سه گل زده – یعنی میانگین کمتر از یک گل زده در هر دیدار
نکته سوم: دو کارت قرمز در دیدارهای دوستانه
همین سه نکته میتوانست آیینهیی برای آینده این تیم باشد. شاید ما خبری از تمرینات این تیم نداشته باشیم ولی پرونده تمرینات و مدیریت وینگادا این سه نکته را برجای گذاشته بود.
۱- حضور وینگادا و دستیارانش از شروع لیگ در استادیومها بیانگر توجه این مربی به لیگ و بازیکنان جوان بود ولی زمزمههایی از همان دیدار اول لیگ برتر بین پرسپولیس و نفت تهران به گوش میرسید که وینگادا پیگیر شرایط محمدرضا خانزاده است. بعدها نام محسن مسلمان، مرتضی پور علی گنجی، یعقوب کریمی و کاوه رضایی هم به این فهرست اضافه شد؛ بازیکنانی که مشخص بود شرایط حضور در مسابقات مقدماتی المپیک ریو را ندارند. سوالی که پیش میآمد این بود: دلیل تمرکز وینگادا بر این بازیکنان چه بود؟ چه کسی این بازیکنان را به وینگادا پیشنهاد داده بود؟ مگر نه اینکه برنامه اولیه تیم ملی ایران با هومن افاضلی، حضور با بازیکنان زیر ۲۱ سال در اینچئون بود، پس چطور این برنامه به سادگی تغییر داده شد؟ آگاهان از اتفاقات پشت پرده فوتبال ایران، خبر از دخالت کیروش در دعوت از هفت بازیکن بالای ۲۱ سال توسط وینگادا میدهند، دلیلش هم ساده است، موفقیت با این هفت بازیکن در دسترستر است و این به معنای تثبیت جایگاه وینگاداست، حالا این وسط تکلیف برنامه اولیه چه میشود؟ بعید است که فردی در فدراسیون حواسش به برنامههای تیم باشد. مشکلات تیم امید از لحظهیی شروع شد که دو هفته مانده به اعزام تیم امید به اردوی چین، نام هفت بازیکن بالای ۲۱ سال در لیست رسانهیی شد. بازیکنان زیر ۲۱ سال تیم امید دچار سرخوردگی شدند و زحمات یک ساله خود را از دست رفته میدیدند. دودستگی در تیم از همین نقطه شروع شد.
۲- هومن افاضلی یک سال پیش تنها با یک هفته فرصت آن هم بدون حضور کامل بازیکنان در تیم ملی زیر ۲۲ سال به عمان رفت و در گروه مرگ در برابر ژاپن، استرالیا و کویت با ۴ امتیاز از دور رقابتها حذف شد آن هم در حالی که شکست ۴ بر صفر استرالیا برابر ژاپن بهدلیل استفاده از بازیکنان ذخیره موجب حذف ایران شد. فراموش نکنید که افاضلی وارث تیمی بود که از قلیانگیت و دعوای باشگاهها با تیم ملی خارج شده بود و در لیست نهایی مجبور شده بود بازیکنانی را به AFC اعلام کند که در دوران حضور منصوریان در لیست ۳۰نفره او جای نداشتند، مانند ارسلان مطهری. دو سال قبلتر، اکبر محمدی با تیم ملی جوانان ایران، در دیدارهای دوستانه توانست همه بزرگان آسیا را شکست بدهد و تنها یک اشتباه محاسباتی در به اوج رساندن بازیکنان در کنار اشتباه فردی چند بازیکن، موجب شکست برابر کره جنوبی و نرسیدن به جمع چهار تیم پایانی مسابقات شد. از آن تیم که حاصل استعدادیابی اکبر محمدی بود، دو بازیکن راهی اروپا شدند: جهانبخش و آزمون
۳- برنامه مدون و استراتژیک هومن افاضلی توسط وینگادا نابود شد و اردوهای غیر منظم و بدون برنامه جایش را گرفت، آنهایی که تمرینات تیم امید را از نزدیک دیدهاند، خبر از عدم وجود پلان تاکتیکی مناسب در این تیم میدهند. بازیکنان در دوران پیش فصل، سرگردان بین تمرینات آمادهسازی باشگاه و تیم ملی امید و پای پلههای هواپیما به سمت اینچئون، هفت بازیکن زحمت نکشیده را جایگزین خود دیدند. وینگادا و کیروش توانستند با همکاری هم بزرگترین شکست تاریخ فوتبال ایران در بازیهای آسیایی را رقم بزنند ولی مانند همیشه چشمان رنگی و موهای بور، همهچیز را به دست فراموشی سپرده است. وینگادا برای ۴۰۰ هزار دلار آنقدر ارزش قایل است که علاقهیی به استعفا ندارد و فدراسیون برای سپردن این تیم به دست مربیان ایرانی مانند افاضلی و محمدی شجاعت لازم را ندارد، مربیانی که بیش از هر مربی دیگری در ایران نسبت به شرایط بازیکنان این رده در ایران و آسیا شناخت دارند. پس نتیجه ادامه مسیر اشتباه تیم امید با وینگاداست، بدون پلان و استراتژی مناسب و بازهم شکست؛ شکستی که اینبار از عدم شجاعت فدراسیوننشینها میآید.